کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بایدوخان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بایدوخان
لغتنامه دهخدا
بایدوخان . (اِخ ) پادشاه ششم از هلاکوئیان . (ناظم الاطباء). پسر طرغای بن هلاکوخان و برادرزاده ٔاباقا بود که مدتها بر عراق و بغداد حکومت داشت و بعد از قتل گیخاتو از جمادی الاولی 694 تا ذی القعده ٔ 694 هَ . ق . به ایلخانی برگزیده شد ولی غازان خان با او...
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن بایدوخان . وی یکی از سه پسر بایدوخان است که هیچ یک از ایشان به سلطنت نرسید. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 145).
-
قبچاق
لغتنامه دهخدا
قبچاق . [ ق ِ] (اِخ ) ابن بایدوخان از شاهزادگان مغول است . بایدوخان سه پسر داشت . قبچاق ، علی ، محمد، و از ایشان هیچ یک به سلطنت نرسید. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 145).
-
کمال الدین دستجردانی
لغتنامه دهخدا
کمال الدین دستجردانی . [ ک َ لُدْ دی ن ِ دَ ج ِ ] (اِخ ) وزیر بایدوخان و غازان خان بود و در اواخر سال 695 هَ . ق . مغضوب غازان واقع شد و به یاسا رسید. (از دستورالوزراء ص 313).
-
تداجو
لغتنامه دهخدا
تداجو. [ ت ُ ] (اِخ ) توداجو. یکی از امرای دوران بایدوخان و منازع امیر طغاچار : امیر طغاچار بسبب آنکه تداجو با او به قوت و استظهار بایدو، مخالفت و منازعت میکرد از دولت بایدو ملول و نفور شده بود. (تاریخ غازان ص 80).
-
دستگردانی
لغتنامه دهخدا
دستگردانی . [ دَ گ َ ] (اِخ ) خواجه جمال الدین ، وزارت بایدوخان بن غای بن هولاکوخان مغول (مقتول 690 هَ . ق .) داشت . (تاریخ گزیده ص 602).
-
موسی
لغتنامه دهخدا
موسی . [ سا ] (اِخ ) نواده ٔ بایدوخان (694 هَ . ق .) و یازدهمین از ایلخانان ایران است که پس از ارپاگاون به سلطنت رسیده و از شوال تا 14 ذی الحجه سال 736 هَ . ق . سلطنت کرده است . رجوع به تاریخ عمومی ایران از مرحوم عباس اقبال و نیز رجوع به موسی خان شود...
-
بسارابه
لغتنامه دهخدا
بسارابه . [ ب ِ ب َ ] (اِخ ) نام خانواده ای است که دیرزمانی در رومانی و بسارابی تسلط و فرمانروایی داشته اند و وجه تسمیه خطه ٔ بسارابی از ایشانست آنان مدعی بودند که نژادشان به کانتاکوزن از قیاصره ٔ قسطنطنیه میرسد و قره رودلف یکی از اعضای این خانواده ب...
-
خالدی
لغتنامه دهخدا
خالدی . [ ل ِ ] (اِخ ) زنجانی . صدرالدین احمد خالدی زنجانی ، معروف به صدر جهان . وی در زمان گیخاتو به صدارت رسید.این پادشاه و وزیر بسیار مسرف بودند و بر اثر اسراف آنها خزانه رو به تهی گذارد و برای ترمیم خزانه ناچار به انتشار پول کاغذی بنام «چاو» شدند...
-
ملتفت
لغتنامه دهخدا
ملتفت . [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) برگشته به سوی کسی یا چیزی نگرنده . (غیاث ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه برگشته می نگرد. || آنکه خم می کند خود را. || آنکه به یک طرف سر را می پیچاند. || مأخوذ از تازی ، آگاه و متوجه و خبردار نگرنده . (ناظم الاطباء...
-
یکدلی
لغتنامه دهخدا
یکدلی . [ ی َ / ی ِ دِ ] (حامص مرکب ) اتحاد و یک جهتی . (آنندراج ). موافقت . اتفاق . یگانگی . (ناظم الاطباء). صفا. مصافات . صمیمیت . خلوص . (یادداشت مؤلف ) : پرآشوب شد کشور سندلی بدان نیکخواهی و آن یکدلی . فردوسی .آن ره و آن یکدلی که با ملک او راست ...
-
پادشاه خاتون
لغتنامه دهخدا
پادشاه خاتون . [ دْ / دِ ] (اِخ ) صفوةالدین پادشاه خاتون دختر قطب الدین محمد سلطان است از عصمةالدین قتلغ ترکان . و چون این پادشاه خاتون در حرم خویش اباقاخان جای داشت پس از گذشته شدن قطب الدین محمد حکومت کرمان به فرزندان وی تفویض شد و قتلغ ترکان بنام ...
-
صدرالدین
لغتنامه دهخدا
صدرالدین . [ ص َ رُدْ دی ] (اِخ ) احمد خالدی زنجانی ملقب به صدر جهان . وی بروز ششم ذی حجه سال 691 هَ . ق . بوزارت کیخاتوخان بن اباقاخان رسید و به صدر جهان ملقب گشت و چون بایدوخان بسلطنت رسید او را از شغل وزارت معاف داشت و او نزد غازان رفت و به تحریک ...
-
ایلخانان ایران
لغتنامه دهخدا
ایلخانان ایران . [ ن ِ ] (اِخ ) نام سلسله ای که از 654 تا 750 هَ . ق . در ایران حکومت کردند و فرزندان چنگیز بودند. در عهد قاآنی منگو ایران نیز در تحت سلطنت خاندان هولاکو از شعبه ٔ فرزندان تولی دارای یک سلسله ٔ سلطنتی شدند که آنرا سلسله ٔ ایلخانان یعن...