کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بایت
لغتنامه دهخدا
بایت . [ ی ِ] (ع ص ) بائت . بیتوته کننده و شب گذراننده در نزد کسی : و البائت علی فراش رسول اﷲ (ص ) امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب . (از ناظم الاطباء). و رجوع به بائت شود.
-
واژههای همآوا
-
بایة
لغتنامه دهخدا
بایة. [ ی َ ] (ع اِ) زن بای تونس . (یادداشت مؤلف ).
-
بایة
لغتنامه دهخدا
بایة. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج در 45 هزارگزی شمال خاوری سنندج ، سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
جستوجو در متن
-
مانده
لغتنامه دهخدا
مانده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) توقف کرده . درنگ کرده . متوقف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و یا همچنان کشتی مار سارکه لرزان بود مانده اندر سناد. عنصری (یادداشت ایضاً). || منزل کرده . مقیم . || افکار و ملول و تعبناک و خسته و آزرده و فرسوده . (ناظم الاط...