کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بان سرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بان سرو
لغتنامه دهخدا
بان سرو. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش چوار شهرستان ایلام که در 28 هزارگزی شمال باختری چوار و 39 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ ایلام به شاه آباد واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 80 تن سکنه وآب آن از رودخانه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلا...
-
واژههای مشابه
-
کالی بان
لغتنامه دهخدا
کالی بان . (اِخ ) نام شخص بلهوسی است که شکسپیر در نمایشنامه ٔ تامپت او را معرفی کرده است .
-
گله بان
لغتنامه دهخدا
گله بان . [ گ َ ل َ / ل ِ / گ َل ْ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یکانات بخش مرکزی شهرستان مرند که در 24هزارگزی شمال باختری مرند و 9هزارگزی راه شوسه ٔ مرند به خوی واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه ٔ آن 790 تن میباشد. آب آنجا از چشمه و قنات تأم...
-
گله بان
لغتنامه دهخدا
گله بان . [ گ َ ل َ / ل ِ / گ َل ْ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) نگهبان گله و شبان . (آنندراج ). چوپان : دوان آمدش گله بانی به پیش به دل گفت دارای فرخنده کیش . سعدی (بوستان ).چوبی بزرگ به رسم گله بانان به دست گرفته . (انیس الطالبین نسخه ٔ خطی مؤلف...
-
گندم بان
لغتنامه دهخدا
گندم بان . [ گ َ دُ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان که در 15000 گزی شمال خاوری گوزران و کنار باختری رودخانه ٔ مرک واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه اش 120 تن است . آب آن از چاه تأمین میشود. محصول آن غلات دیم ، لبنیات و شغل اهالی زر...
-
گندم بان
لغتنامه دهخدا
گندم بان . [ گ َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خاوه ٔ بخش دلفان شهرستان خرم آباد که در 12 هزارگزی جنوب خاوری نورآباد و 12 هزارگزی جنوب خاوری شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه واقع شده است . هوای آن سرد مالاریایی و سکنه اش 360 تن است . آب آن از رودخانه ٔ خا...
-
گواره بان
لغتنامه دهخدا
گواره بان . [ گ َ رَ / رِ ](ص مرکب ، اِ مرکب ) گله بان و شبان . (ناظم الاطباء).
-
گوگل بان
لغتنامه دهخدا
گوگل بان . [ گ َ / گُو گ َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) شبان گاو. گاوگل بان . شبان گله ٔ گاو. رجوع به گوگل و گاوگل و گاوگلبان شود.
-
گون بان
لغتنامه دهخدا
گون بان . [ گ َ وَم ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان . واقع در 31000 گزی شمال باختر صحنه و 2000 گزی خاور شوسه ٔ کرمانشاه به سقز. کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن 200 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ،قلمستان...
-
گون بان
لغتنامه دهخدا
گون بان . [ گوم ْ ] (اِخ ) نام یکی از کوههای واقعدر شمال هرسین است و هرسین یکی از بخشهای شهرستان کرمانشاهان میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
گیتی بان
لغتنامه دهخدا
گیتی بان . (ص مرکب ، اِ مرکب ) مرکب از: گیتی + بان ، پسوند نسبت و اتصاف . (حاشیه ٔبرهان چ معین ). نگاهدارنده ٔ دنیا و روزگار است . (برهان قاطع) (بهار عجم ) (آنندراج ). || کنایه از پادشاه باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (بهار عجم )(انجمن آرا). جهانبان ....
-
کرده بان
لغتنامه دهخدا
کرده بان . [ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) حافظ گرده ٔ نان و معرب آن جَردَبان است . (از المعرب جوالیقی ص 110).
-
گاوگل بان
لغتنامه دهخدا
گاوگل بان . [ گ َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) چوپان گاو. چراننده ٔ گاو. محافظ و نگهبان گله ٔ گاو.
-
گاومیش بان
لغتنامه دهخدا
گاومیش بان . (اِخ ) دهی جزء دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش ، واقع در 3 هزارگزی جنوب خاوری بازار ماسال . جلگه جنگلی ، معتدل ، مرطوب ، مالاریائی ، دارای 282 تن سکنه . شیعه ، ترکی گیلکی . آب آن از چشمه ٔ معروف به سید رشید.محصول آنجا برنج م...