کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بانزهت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سبز و خرم
لغتنامه دهخدا
سبز و خرم . [ س َ وَ خ ُرْ رَ / س َ زُ خ ُرْ رَ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) سرسبز و شاداب . بسیار سبز و باصفا و بانزهت . رجوع به سبز و نیز رجوع به خرم شود.
-
انزه
لغتنامه دهخدا
انزه . [ اَ زَه ْ ] (ع ن تف ) پرهیزگارتر. || بانزهت تر. (ناظم الاطباء). نزه تر. (یادداشت مؤلف ) : و بلادالصین انزه [ من بلادالهند ] . (اخبارالهند از یادداشت مؤلف ). و اما سغد سمرقند، فانها انزه الاماکن الثلاثة التی ذکرناها. (صورالاقالیم اصطخری از ی...
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) نام آبادیی بوده که ملک شمس الملک طمغاج در بخارا ساخته بود. نرشخی گوید: «شمس الملک به دروازه ابراهیم ضیاعهای بسیار خرید و بوستانها ساخت بغایت نیکو... و آنرا شمس آباد نام نهاد. چون ملک شمس الملک از دنیا رفت ، برادر او خضرخان به...
-
اسبارته
لغتنامه دهخدا
اسبارته . [ اِ ت َ ] (اِخ ) قضائی است در لواءحمید، در ولایت قونیه ٔ اناطول ، کرسی آن شهر اسبارته دارای 29 قریه و 522 خانه . سکنه ٔ آن 13152 تن . این شهر در مغرب شهر قونیه بین 37 درجه و 45 دقیقه و 15 ثانیه عرض شمالی بمسافت 64 میلی شمال اضالیا واقع، شه...
-
مولیان
لغتنامه دهخدا
مولیان . [ ](اِخ ) ناحیتی است ، رود لمغان از حدود آن [ از حدود ماوراءالنهر ] گذرد به نزدیک رخد. (حدود العالم ). باتوجه به نوشته ٔ صاحب حدود العالم شاید جوی مولیان شعبه ای از رود لمغان بوده است یا رود لمغان در آنجا این نام می گرفته است و آن رود با ضیا...
-
چشمه فین
لغتنامه دهخدا
چشمه فین . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است واقع در فین ، و «فین »اسم دو قریه است از قرای کاشان که در دامنه ٔ کوهی در یک فرسخی شهر که بکوه دندانه هفت کتل مشهور میباشد واقع شده است . و این دو قریه را فین علیا و فین سفلی مینامن...
-
دانش
لغتنامه دهخدا
دانش . [ ن ِ ] (اِخ ) مرحوم میرزا حسین خان متخلص به دانش از فضلا و شعرای مشهورایران مقیم ترکیه که اغلب در استانبول و گاه نیز درآنکارا (آنقره ) اقامت داشت . وی را تألیفات عدیده است که اغلب آنها بترکی عثمانی است ، از جمله یکی «سرآمدان سخن » است در ترا...