کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالیکسری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بالیکسری
لغتنامه دهخدا
بالیکسری . [ ] (اِخ ) نام شهری است در ولایت خداوندگار (عثمانی ) که مرکز سنجاق قره سی بشمار می آید و در 150 هزارگزی شمال شرقی ازمیر و 80 هزارگزی جنوب باندرمه قراردارد. بازار هفته و یک بازار سالانه ٔ مکاره (در ماه اوت ) در آنجا دائر است . عبای خاص در آ...
-
بالیکسری
لغتنامه دهخدا
بالیکسری . [ ] (اِخ ) نام قضای مرکزی از سنجاق قره سی است در ولایت خداوندگار (عثمانی ) که شش ناحیه : فرط،ابورندی ، کیره سون ، گیسود، بلاط، بالیه در آن قرار دارند. از جنوب به سنجاق صاروخان و از مشرق به سنجاق بروسه محدود است . حدود صد پارچه قریه در آن ا...
-
جستوجو در متن
-
بالیه
لغتنامه دهخدا
بالیه . (اِخ ) نام قصبه ٔ کوچکی مرکز ناحیه ٔ ملحق به قضای بالیکسری در سنجاق قره سی از ولایت خداوندگار (عثمانی ) که در 45 هزارگزی شمال غربی بالیکسری واقع است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1220).
-
غالب پاشا
لغتنامه دهخدا
غالب پاشا. [ ل ِ ] (اِخ ) (محمد سعید) وی پسر سیداحمد افندی و رئیس دفتر صدراعظم بود، و در زمان سلطان محمودخان ثانی به مسند صدارت عظمی نایل گردید. تولد او بسال 1177 هَ . ق . به استانبول بوده و پس از طی مراتب منشی گری ، ریاست دفتر، ریاست کتاب درباری ، ر...