کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالانسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بالانسه
لغتنامه دهخدا
بالانسه . [ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) تراز کردن . (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ).
-
جستوجو در متن
-
تراز کردن
لغتنامه دهخدا
تراز کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هموار و مستوی کردن چیزی . || قرار دادن تراز در آخر حساب . بالانسه . (فرهنگستان ). معادل کردن دو ستون دخل و خرج در دفاتر حساب ، اعم از دفاتر بانکی یا بازرگانی . || نقش و نگار کردن : گهی ز میغ زند بر مه دوهفته رقم ...