کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باقلافروش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باقلافروش
لغتنامه دهخدا
باقلافروش . [ ق ِ ف ُ ] (نف مرکب ) فروشنده ٔ باقلاء. باقلانی . باقلی فروش .
-
جستوجو در متن
-
باقلافروشی
لغتنامه دهخدا
باقلافروشی . [ ق ِ ف ُ ] (حامص مرکب ) عمل باقلافروش . شغل باقلافروش . || (اِ مرکب ) محل فروش باقلا.دکانی که بدان باقلا فروشند. آنجا که باقلا فروشند.
-
ابن باقلانی
لغتنامه دهخدا
ابن باقلانی . [ اِ ن ُ ق ِ ] (اِخ ) محمدبن طیب بن محمد بصری . وفات 403 هَ .ق . متکلم اشعری . پدر یا جدش چنانکه شهرت او دلالت دارد باقلافروش بوده و خود او در علم کلام فائق آمده و در سایر علوم ادبی ید طولی داشته . او در بغداد متوطن بود و کرّتی ازطرف عض...
-
قاضی باقلانی
لغتنامه دهخدا
قاضی باقلانی . [ ق ِ ] (اِخ ) محمدبن طیب بن محمدبن جعفربن قاسم که زادگاهش بصره و مسکنش بغدادو مذهبش اشعری است . از اکابر متکلمان عهد عضدالدوله ٔ دیلمی است که وحید عصر خود و تابع طریقت ابوالحسن اشعری و طرفدار و حامی آن طریقه بوده و به جدل و مناظره معر...
-
باقلانی
لغتنامه دهخدا
باقلانی . [ ق ِ ] (اِخ ) ابوبکر الطیب . استاد علمای زمان خود بود معاصر قادر خلیفه و سلطان محمود غزنوی . از رسول (ص ) مرویست که در دین اسلام بهر صد سال عالمی خیزدکه وجود او سبب رواج کار دین و اسلام باشد و اهل جهان را استاد و راهنما باشد و علمای حدیث د...