کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بافیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بافیه
لغتنامه دهخدا
بافیه . [ ی َ ] (اِخ ) ضبطی دیگراز پاویا از محال مجریط «مادرید» اسپانیا که فرانسوای اول پادشاه فرانسه در جنگی که در همین محل با شارل کن کرد به دست او اسیر شد. (رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 346 و 353 شود).
-
بافیه
لغتنامه دهخدا
بافیه . [ ی ِ ] (اِخ ) مجسمه ساز معروف فرانسوی که در سال 1851م . بدنیا آمد، در مدرسه ٔ هنرهای زیبای نه ور تحصیل کرد و سپس به پاریس آمد. اثر عمده ٔ او مجسمه ٔ شارلوت کوردای و لوئی نهم است .