کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بافق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بافق
لغتنامه دهخدا
بافق . (اِخ ) (بخش ...) در فرهنگ جغرافیایی آمده است : یکی از بخشهای یازده گانه ٔ شهرستان یزد که در خاور این شهرستان واقع و حدود مشخصات آن بشرح زیر است : از شمال به دشت لوت و بخش خرانق ، از جنوب به شهرستان رفسنجان و بخش نیر، از خاور به کرمان و از باخت...
-
بافق
لغتنامه دهخدا
بافق . (اِخ ) (جبال ...) از منشعبات سلسله ٔ جبال مرکزی ایران که از یزد گذشته به کوه جوپار و جبال بارز کرمان می پیوندد.
-
بافق
لغتنامه دهخدا
بافق . (اِخ ) (قصبه ٔ...) قصبه ٔ مرکزی بخش بافق شهرستان یزد که در 100 هزارگزی جنوب خاور یزد واقع و مشخصات آن بشرح زیر است : مرکز قصبه در جلگه واقع شده و هوای آن گرم و آب آن کمی شور است . بناهای قصبه قدیمی بوده و در حدود 1245 خانه دارد. مختصات جغرافیا...
-
واژههای مشابه
-
کویر بافق
لغتنامه دهخدا
کویر بافق . [ ک َ رِ ] (اِخ ) در مشرق یزد واقع است و رودهای متعددی که سرچشمه ٔ آن از کوههای کرمان است به آن منتهی می شود. معروفترین رودهای آن شوراب و نمکی و رود شور است . (جغرافیای طبیعی کیهان ص 93).
-
جستوجو در متن
-
درب سیروئیه
لغتنامه دهخدا
درب سیروئیه . [ دَ ئی ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش بافق شهرستان یزد، واقع در 40هزارگزی شمال باختری بافق و 10هزارگزی باختر جاده ٔ بافق به شهرنو و خرانق . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
درب هنز
لغتنامه دهخدا
درب هنز. [ دَ هََ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهاباد بخش بافق شهرستان یزد، واقع در 60هزارگزی اول باختر بافق و کنار راه بافق به شهرنو و خرانق ، با 166 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
خیرآباد
لغتنامه دهخدا
خیرآباد. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهاباد بخش بافق شهرستان یزد، واقع در 16 هزارگزی شمال باختری بافق و 10 هزارگزی خاور راه بافق به شهرنو و خرانق . جمعیت 196 تن و آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است ، بدانجامعدن سربی است . (از فرهنگ جغرافیایی ای...
-
هرمزان
لغتنامه دهخدا
هرمزان . [ هَُ م ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش بافق شهرستان یزد که واقع در 60 هزارگزی شمال خاوری بافق و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
ده جمال
لغتنامه دهخدا
ده جمال . [ دِه ْ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهاباد بخش بافق شهرستان یزد. واقع در 75هزارگزی شمال خاوری بافق دارای 300 تن سکنه است . آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
باغ در
لغتنامه دهخدا
باغ در. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بافق شهرستان یزد، که در 60 هزارگزی شمال بافق واقع است و 36 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
ندی
لغتنامه دهخدا
ندی . [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهارباد بخش بافق شهرستان یزد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
چایگان
لغتنامه دهخدا
چایگان . (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان بهاباد بخش بافق شهرستان یزد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
صیدآباد
لغتنامه دهخدا
صیدآباد. [ ص َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش بافق شهرستان یزد، واقع در 54 هزارگزی شمال خاور بافق و 5 هزارگزی شمال خاور بافق و 5 هزارگزی باختر جاده ٔ کوشک . کوهستانی ، معتدل و مالاریائی است . 21تن سکنه دارد. آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، برنج . شغل...