کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باغین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باغین
لغتنامه دهخدا
باغین . (اِخ ) از آبادیهای قدیم نزدیک شهر کرمان . مؤلف تاریخ کرمان آرد : عمروبن خلف (صفاری ) از گواشیر حرکت کرده در باغین تلاقی فریقین (با ابوجعفر دیلمی ) شد. (تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 69). غز از باغین در کنار نهر ماهان فرود آمد و صدهزار نفس ر...
-
جستوجو در متن
-
جاروک
لغتنامه دهخدا
جاروک . (اِخ ) از مزارع قریه ٔ باغین کرمان است . (مرآت البلدان ج 4 ص 66).
-
کاروانسرای خانه کوه
لغتنامه دهخدا
کاروانسرای خانه کوه . [ کارْ / رِ س َ ی ِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمان وسیرجان مابین باغین و مشیز در 1034100 گزی تهران .
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان . سی هزارگزی جنوب باختری کرمان . یک هزارگزی شوسه ٔ کرمان به تهران . سکنه 50 تن . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
شرف آباد
لغتنامه دهخدا
شرف آباد. [ ش َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان . سکنه ٔ آن 180 تن . محصول عمده ٔ آنجا غلات و حبوب و میوه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
قاسم آباد
لغتنامه دهخدا
قاسم آباد. [ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان باغین بخش حومه ٔ شهرستان کرمان . در 60000گزی باخترکرمان و 12000گزی شمال شوسه ٔ کرمان به طهران سکنه ٔ آن 2 خانوار است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
کاظمیه
لغتنامه دهخدا
کاظمیه . [ ظِ می ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان باغین بخش مرکزی کرمان واقع در 12هزارگزی جنوب باختر کرمان سر راه فرعی کرمان به زرند. دارای 30 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
خیرآباد
لغتنامه دهخدا
خیرآباد. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در سی هزارگزی جنوب باختری شهر کرمان و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ کرمان بتهران . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
عروانی
لغتنامه دهخدا
عروانی . [ ع ُرْ نی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به عروان ، و آن از انساب کندة باشد. و او عروان بن جشم بن عبدشمس وائل بن الغوث است . و نیز عروان بن کنانةبن خزیمد کنیز برة دختر هراست . و برخی آن را غزوان بن کنانة، باغین معجم وزاء خوانده اند. (از اللباب فی ت...
-
زعیر
لغتنامه دهخدا
زعیر. [ زَ ] (اِ) در مجمع الفرس سروری بمعنی تخم کتان نوشته اند و آن دانه ای باشد که روغن از آن گیرند و به این معنی در فرهنگ جهانگیری باغین نقطه دار آمده است . (برهان ). تخم کتان که از او روغن چراغ گیرند. (انجمن آرا) (آنندراج ) : هر دل که ز رشک در زحی...
-
علی آباد
لغتنامه دهخدا
علی آباد. [ ع َ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در 48 هزارگزی جنوب باختری شهر کرمان و سه هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرمان به تهران . دارای 50 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
حسینیه
لغتنامه دهخدا
حسینیه . [ ح ُ س ِ نی ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان . واقع در 12هزارگزی جنوب کرمان و یک هزارگزی باختر راه شوسه ٔ کرمان یزد. ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل . دارای 60 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. م...
-
طاهرآباد
لغتنامه دهخدا
طاهرآباد. [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان . در دوهزارگزی جنوب کرمان ، سر راه فرعی زرند به کرمان . جلگه و معتدل . با 50 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و تریاک و میوه جات . شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی و قالی ب...
-
باقرآباد
لغتنامه دهخدا
باقرآباد. [ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان که در 12 هزارگزی جنوب کرمان و 3 هزارگزی خاور شوسه ٔ کرمان به یزد در جلگه واقعاست . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 40 تن سکنه ، محصولات عمده ٔ آن غله و میوه و شغل مردمش زرا...