کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باعلوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ] (اِخ ) عبداﷲبن علوی بن محمد یا احمد حسینی شافعی یمنی معروف به حدادی . از کودکی نابینا بود. بسال 1132 هَ . ق . در گذشت . او راست : اتحاف السائل باجوبة المسائل . الدرالمنظوم لذوی العقول و الفهوم . الدعوةالتامة و التذکرة العامة. مذاکرات...
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) (الحسینی الحضرمی ) فضل بن علوی بن محمدبن سهل مولی الدویلة که حدود 1283 هَ . ق . درگذشته است . او راست : سبیل الاذکار و الاعتبار بما یمر بالانسان و یتقضی له من الاعمار. و همچنین عقد الفرائد من نصوص العلماء الاماجد و اهل الم...
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) (السیدالشریف ) عبداﷲبن الحسین بن طاهربن محمدبن هاشم باعلوی الجاوی . او راست : سلم التوفیق الی محبةاﷲ علی التحقیق ، در فقه شافعی ، و مجموعه ای دارد شامل 23 رساله ، هم چنین دیوان شعری نیز از او باقی است . (از معجم المطبوعات ...
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) (شیخ ) محمدبن ابی بکر الشیلی . او راست : المشرع الروی فی مناقب السادة آل ابی علوی . (از معجم المطبوعات ).
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابوبکربن احمدبن ابی بکر عبداﷲبن ابی بکربن علوی بن عبداﷲبن علی بن شیخ الامام عبداﷲبن علی بن محمدبن علی العروضی بن جعفر الصادق ...، کنیتش با علوی است . طریقه ٔ محمدبن ادریس شافعی را اختیار کرد. در کتاب مشرعة الردی که از مصنف...
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابوبکربن عبداﷲ الشاذلی باعلوی عیدروس ، از متصوفان و اهل حضرموت بود.در سال 851 هَ . ق . در تریم متولد شد و 25 سال در عدن اقامت داشت و در همانجا وفات یافت . از کتب او «الجزءاللطیف فی علم التحکیم الشریف » و «ثلاثة اوراد» و «د...
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن محمدبن حسین بن عمر باعلوی مفتی سرزمین حضرمیه (متوفی بسال 1251هَ . ق .). او راست : بغیة المسترشدین فی تلخیص فتاوی بعض الائمة من العلماء المتأخرین . که در سال 1251 هَ. ق . تألیف آن اتمام یافت و هم چنین غایة ت...
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ل َ ] (اِخ )ابوبکربن عبدالرحمان بن محمدبن شهاب الدین ، معروف به باعلوی از فقها بود و در حضرموت بسال 1262 هَ . ق . تولد یافت و شهرهای عربستان را سیاحت کرد و سپس به حیدرآباد دکن رفت و در آنجا شهرت یافت و سپس بجاوه و مالایا شد و سرانجام د...
-
باعلوی
لغتنامه دهخدا
باعلوی . [ ع َ ل َ ] (ص نسبی ) نسبتی است خاندان سید ابوبکربن احمدبن ابی بکر از فقها را. و علوی نام سه تن از اجداد سید ابوبکر علوی بوده و اعقاب علوی را بنی علوی گفته و منسوب به بنی علوی را با علوی گویند و این نسبت اگر چه مخالف قیاس و خارج از قانون شای...
-
واژههای مشابه
-
علی باعلوی
لغتنامه دهخدا
علی باعلوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن حسن بن عبداﷲ عطاس حضرمی باعلوی . رجوع به علی عطاس شود.
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن عبداﷲ عطاس حضرمی باعلوی . رجوع به علی عطاس شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن عبدالرحمان بن محمد باعلوی . رجوع به علی سقاف شود.
-
بافضل
لغتنامه دهخدا
بافضل . [ ف َ ] (اِخ ) ابن علوی . رجوع به باعلوی حسینی حضرمی شود. (معجم المطبوعات ).