کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باشنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باشنه
لغتنامه دهخدا
باشنه . [ ن َ ] (اِ) پاشنه . (آنندراج ). ظاهراً صورتی از پاشنه است .
-
جستوجو در متن
-
ادرم
لغتنامه دهخدا
ادرم . [ اَ رَ ] (اِ) نمدزین بود. (نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی ). نمدزین بود یعنی یرمه . (نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی ). نمدزین و آنرا آدرم و ادرمه نیز گویند. (جهانگیری ). نمدزین و تکلتوی اسب . (برهان قاطع): جَدیّة کغَنیّة؛ ادرم زین و پالان . (منتهی ال...