کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باسوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باسوط
لغتنامه دهخدا
باسوط. (ع اِ) نوعی از پالان . || مقابل مفروق . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
بعثوط
لغتنامه دهخدا
بعثوط. [ ب ُ ] (ع اِ) بعثط. ناف وادی و میانه ٔ آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ناف و میانه ٔ بیابان . (مؤید الفضلاء). و رجوع به بعثط شود.
-
جستوجو در متن
-
مبسوط
لغتنامه دهخدا
مبسوط. [ م َ ] (ع اِ) نوعی پالان است و آن را باسوط نیز گویند. (منتهی الارب ). نوعی از پالان شتر، ضد مفروق . (ناظم الاطباء).