کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بازیر
لغتنامه دهخدا
بازیر. (اِخ ) نام شهری بوده است در مسیر اسکندر از باختر به هند. بقول آریان (کتاب 4، فصل 9 بند 4)، اسکندر پس از تسخیر «ماساگ » امیدوار گشت که شهر «بازیر» را به آسانی بتصرف آرد و «سنوس » را فرستاد آنرا بگیرد. اما سنوس موفق به تسلیم اهالی بازیر نشد، اسک...
-
جستوجو در متن
-
پاذر
لغتنامه دهخدا
پاذر. [ ذَ ] (اِ مرکب ) پادیر. پادیز. بازیر. و البته یکی از این صور صحیح و مابقی مصحف است .
-
مستحاثات
لغتنامه دهخدا
مستحاثات . [ م ُ ت َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستحاثة. آنچه از زیر و بالا کردن زمین یابند و از جستجوی در آن بازیر و رو کردن بدست آرند. (یادداشت مرحوم دهخدا).- علم مستحاثات و آثار محجرة ؛ علم حفاری و سنگواره شناسی .
-
خاروس
لغتنامه دهخدا
خاروس . (اِخ ) نام یکی از سرگردان مقدونی است :اسکندر شهر ار [ اُ رْ ] را گرفت و چندفیل در آنجا یافت . بر اثر این خبر اهالی بازیر مأیوس گشته شبانه شهر را تخلیه کردند و با سایر خارجیهابقله ٔ کوه آارن پناه بردند. موقع این کوه بقدری محکم بود، که میگفتند...