کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازگشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بازگشت
لغتنامه دهخدا
بازگشت . [ گ َ ] (مص مرکب مرخم ) عود. مراجعت . (آنندراج ). رجعت . (ناظم الاطباء). ارتجاع . رجوع . مرجع : دانی که من مقیمم بر درگه شهنشه تا بازگشت سلطان از قلبگاه ساری . منوچهری .و چون کرانه شوید بازگشت بدوست . (تاریخ بیهقی ). و نیز فرموده که ما وارث ...
-
جستوجو در متن
-
معدل
لغتنامه دهخدا
معدل . [ م َ دِ ](ع اِ) جای بازگشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). جای بازگشت و گریزگاه . (ناظم الاطباء).
-
منغفق
لغتنامه دهخدا
منغفق . [ م ُ غ َ ف َ ] (ع اِ) جای بازگشت یا آن به مهمله است . (آنندراج ). جای بازگشت . (ناظم الاطباء) . مُنصَرَف . مُنعَطَف . (اقرب الموارد).
-
مصیر
لغتنامه دهخدا
مصیر. [ م َ ] (ع اِ) بازگشت گاه . (دهار). مآب . مرجع. برگشتگاه . بازگشتگاه . بازگشت جای . (یادداشت مؤلف ). جای بازگشت آب ، یا عام است . (منتهی الارب ). جای بازگشتن . (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (غیاث ). || (اِمص ) بازگشت . (ناظم الاطباء). بازگشت کار. ...
-
تابه
لغتنامه دهخدا
تابه . [ ب َ ] (ع مص ) بازگشت از گناه . (منتهی الارب ).
-
قابل رجوع
لغتنامه دهخدا
قابل رجوع . [ ب ِ ل ِ رُ ] (ص مرکب ) رجوع پذیر. بازگشت دادنی .
-
بازگشتنگاه
لغتنامه دهخدا
بازگشتنگاه . [ گ َ ت َ ] (اِ مرکب ) جای بازگشت . مَآب . مَرجَع. (منتهی الارب ).
-
پتفت
لغتنامه دهخدا
پتفت . [ پ َ ت َ ] (اِ) پتت . توبه . استغفار. بازگشت از گناهان . (برهان ).
-
مفیص
لغتنامه دهخدا
مفیص . [ م َ ] (ع اِ) جای گریز و جای بازگشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مَفَرّ. مَحیص . مَحید.(محیط المحیط) (اقرب الموارد): مالک عنه مفیص ؛ تو را جای بازگشت و گریزگاهی نیست . (از اقرب الموارد).
-
ایبة
لغتنامه دهخدا
ایبة. [ اَ ب َ / ای ب َ ] (ع مص ) بازگشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بازگشت . (آنندراج ) (منتهی الارب ). بازگشت و بازگشتن . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به اوب شود.
-
واکشتن
لغتنامه دهخدا
واکشتن . [ ک ُ ت َ ] (مص مرکب ) کشتن کسی را در مبادله . (آنندراج ). کشتن در بازگشت . (ناظم الاطباء) (اشتنگاس ).
-
چادردرانی
لغتنامه دهخدا
چادردرانی . [ دَ / دُ دِ ] (حامص مرکب ) ممانعت لجوجانه ٔ زن بانوی مهمان را از بازگشت بخانه ٔ خود.
-
ذج
لغتنامه دهخدا
ذج . [ ذَج ج ] (ع مص ) آشامیدن . نوشیدن . خوردن آب یا مایعی دیگر. ذأج . || بازآمدن از سفر. بازگشت کاروانی و مسافر.
-
زبدیا
لغتنامه دهخدا
زبدیا. [ زَ ب َ ] (اِخ ) کاهنی از بنی امیر که پس از بازگشت از بابل با زنی بیگانه ازدواج کرد. (از دائرة المعارف بستانی ).