کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازِنَه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بازنه
لغتنامه دهخدا
بازنه . [ زَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مخفف بادزنه . سوراخ کوچک تنور. (یادداشت مؤلف ).
-
بازنه
لغتنامه دهخدا
بازنه . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قهره کهریزبخش سربند شهرستان اراک که در 20 هزارگزی شمال خاورآستانه و 12 هزارگزی راه عمومی در کوهستان قرار دارد. سرزمینی است سردسیر با 1597 تن جمعیت . آبش از قنات و رودخانه ٔ هفته ، محصولش غلات ، انگور، چغندرقن...
-
واژههای همآوا
-
باذنه
لغتنامه دهخدا
باذنه . [ ذَ ن َ ] (اِخ ) یکی از قرای خاوران (خابران ) در نواحی سرخس و منسوب بدان را باذنی گویند. (الانساب سمعانی ). و رجوع به باذن و باذبین و باذین شود.
-
بازنه
لغتنامه دهخدا
بازنه . [ زَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مخفف بادزنه . سوراخ کوچک تنور. (یادداشت مؤلف ).
-
بازنه
لغتنامه دهخدا
بازنه . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قهره کهریزبخش سربند شهرستان اراک که در 20 هزارگزی شمال خاورآستانه و 12 هزارگزی راه عمومی در کوهستان قرار دارد. سرزمینی است سردسیر با 1597 تن جمعیت . آبش از قنات و رودخانه ٔ هفته ، محصولش غلات ، انگور، چغندرقن...
-
جستوجو در متن
-
شهلا
لغتنامه دهخدا
شهلا. [ ش َ ] (از ع ، ص ) (مأخوذ از تازی شهلاء) چشم سیاهی را گویند که مایل به سرخی باشدو فریبندگی داشته باشد. (برهان ) (از غیاث ). چشم سیاه فام . (اوبهی ). تأنیث اشهل . زن میش چشم : در بیابان بدید قومی کُردکرده از موی هر یکی کولاوآن زنان لطیف هر کر...
-
سر نهادن
لغتنامه دهخدا
سر نهادن . [ س َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) مجازاً،خواب کردن . (غیاث ) (آنندراج ). خوابیدن : برمدار از مقام مستی پی سر همانجا بنه که خوردی می . سنائی .بشنو الفاظ حکیم پرده ای سر همانجا نِه ْ که باده خورده ای . مولوی (مثنوی چ نیکلسون دفتر1 بیت 3426).در...