کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باریت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باریت
لغتنامه دهخدا
باریت . (فرانسوی ، اِ) به اصطلاح کیمیا اکسید باریوم که بریت نیز مینامیم . (ناظم الاطباء). رجوع به باریوم شود.
-
واژههای همآوا
-
باریة
لغتنامه دهخدا
باریة. [ ری ی َ ] (معرب ، اِ) معرب بوریا باشد.رجوع به باری و المعرب جوالیقی ص 46 س 21 شود. حصیر بافته . || راه . طریق . (از ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
باریوم
لغتنامه دهخدا
باریوم . [ یُم ْ ] (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از فرانسه ، فلزی سفید نقره ای و کمی قابل انطراق که «ب » آنرا تجزیه کرده و هیدرژن آن متصاعد گشته و با اکسیژن وی مرکب شده تولید بریت مینماید. و داودنام کیمیاگر انگلیسی این جسم را کشف نمود. (ناظم الاطباء). عنصر ش...