کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باروس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باروس
لغتنامه دهخدا
باروس . (اِخ ) (چشمه ٔ...) از بلوک خفر مسافت کمی شمالی قریه ٔ باروس است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
باروس
لغتنامه دهخدا
باروس . (اِخ ) دهی است از دهستان گوکان بخش خفر شهرستان جهرم که در 20 هزارگزی جنوب باختر باب انار و دو هزارگزی شمال راه عمومی سیکان به گوکان در دامنه واقع است . هوایش گرم و دارای 151 تن سکنه میباشد. آبش از چشمه و محصولش غلات ، برنج ، مرکبات ، خرما و ش...
-
باروس
لغتنامه دهخدا
باروس . (اِخ )قریه ای است از قریه های نیشابور نزدیک دروازه ٔ شهر. (انساب سمعانی ) (معجم البلدان ) (مرآت البلدان ج 1 ص 160) (مراصد الاطلاع ) (دِمزن ).
-
باروس
لغتنامه دهخدا
باروس . [ رُ ] (اِخ ) ژان دو. ادیب و مورخ بنام پرتقال است که بسال 1496م . در ویزو متولد و در 1570 در ریبئیرا نزدیک پمبال درگذشته است . مدت مدیدی در مستملکات آسیائی و افریقایی پرتقال والی بوده و این سفرها و مطالعات موادی برای نگارش کتابی در تاریخ ضبط ...
-
جستوجو در متن
-
باروسی
لغتنامه دهخدا
باروسی .(ص نسبی ) منسوب به باروس ، قریه ای از قرای نیشابور نزدیک دروازه ٔ شهر. (معجم البلدان ) (انساب سمعانی ).
-
باروسی
لغتنامه دهخدا
باروسی .(اِخ ) ابوالحسن سلم بن الحسن الباروسی . ابوعبدالرحمن سلمی در تاریخ صوفیه از او نام برده است و گوید وی از قدماء صوفیه نیشابور و مستجاب الدعوه و استاد حمدون قصاب بود. (معجم البلدان : باروس ) (انساب سمعانی ).
-
گوکان
لغتنامه دهخدا
گوکان . (اِخ ) نام یکی از دو دهستان بخش خفر شهرستان جهرم و حدودو مشخصات آن به قرار زیر است : از شمال و خاور ارتفاعات سفیدار و دهستان حومه ٔ خفر از باختر ارتفاعات گردنه ٔ بنه میر، از جنوب تنگ کبوتری و دهستان سیمکان . موقعیت آن کوهستانی و دامنه است . ا...
-
راشد پاشا
لغتنامه دهخدا
راشد پاشا. [ ش ِ] (اِخ ) حسنی چرکسی الاصل . از فرماندهان بزرگ سپاهیان مصر بود و بسال 1258 هَ . ق . در چرکس قفقاز تولد یافت و در 6 سالگی بسوی اسلامبول رفت . سپس در 11 سالگی بمصر روانه شد و در یکی از مدارس نظامی آنجا بتحصیل پرداخت و دو سال نیز در فرانس...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. یاسلطان احمد ثالث پسر سلطان محمد رابع، بیست وسومین از سلاطین عثمانی . مولد او به سال 1083 هَ . ق . / 1673م . وی به سال 1115 / 1703 م . جانشین برادر خود مصطفی خان دوم ، که بدست ینگی چریان و علما خلع شده بود، گردید و پ...