کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باربو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باربو
لغتنامه دهخدا
باربو. [ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ) باربیون . نوعی ماهی از انواع سیپرینیده که در آبهای شیرین زندگی میکند.
-
باربو
لغتنامه دهخدا
باربو.(فرانسوی ، اِ) نوعی ماهی مسطح و بسیار قیمتی از نوع ماهی های سپردار. [ توربو ]، باربوهائی که در سواحل فرانسه وجود دارند طولشان تا 60 سانتیمتر می رسد.
-
جستوجو در متن
-
باربیون
لغتنامه دهخدا
باربیون . [ بی یُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) رجوع به باربو شود.
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) نام دوک ِ ساکس . او را باربو گفتندی (1471-1539 م .).