کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باربد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باربد
لغتنامه دهخدا
باربد. [ ب َ ] (اِ مرکب ) (از: بار، رخصت ، اجازه + بد، حاجب ) خداوند بار. پرده دار. سالار بار. رئیس تشریفات .
-
باربد
لغتنامه دهخدا
باربد. [ ب ُ / ب َ ] (اِخ ) جهرمی یا باربُذ . نام مطرب خسروپرویز است . گویند اصل او از جهرم بوده که از توابع شیراز است و در فن بربطنوازی و موسیقی دانی عدیل و نظیر نداشته و سرود مسجع از مخترعات اوست و آن سرود را خسروانی نام نهاده بود. (برهان ). گویند ...
-
جستوجو در متن
-
طاقدیسی
لغتنامه دهخدا
طاقدیسی . (اِ) نام نوایی است از سی لحن باربد.
-
باربذ
لغتنامه دهخدا
باربذ. [ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) رجوع به باربد شود.
-
بربد
لغتنامه دهخدا
بربد. [ ب َ ب َ ] (اِخ ) مخفف باربد. (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). که مطرب خسرو پرویز است . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به باربد شود.
-
پهلبذ
لغتنامه دهخدا
پهلبذ. [ پ َ ب َ ] (اِخ ) بهلبذ. فهلبد. باربد. رجوع به باربد و رجوع به ترجمه ٔ ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 506 شود.
-
مشکدانه
لغتنامه دهخدا
مشکدانه . [ م ُ / م ِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نوایی است از موسیقی تصنیف باربد.(آنندراج ) (انجمن آرا) (جهانگیری ). نام لحن بیست ودوم از سی لحن باربد. (برهان ) (ناظم الاطباء). نام لحنی از لحن باربد. (فرهنگ رشیدی ). بعضی فرهنگها آن را لحن بیست و دوم از سی لح...
-
کیخسروی
لغتنامه دهخدا
کیخسروی . [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُ ] (اِ) نام لحنی است که بر سی لحن باربد افزوده اند، چه به قول بعضی سی ویک لحن است . (برهان ) (آنندراج ). نام لحنی از لحنهای باربد. (ناظم الاطباء). نام یکی از سی لحن باربد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چو بر کیخسرو...
-
نخجیرگان
لغتنامه دهخدا
نخجیرگان . [ ن َ ] (اِخ ) نام نوائی است از موسیقی که باربد مصنف آن است . (از جهانگیری ). رجوع به نخچیرگان شود.
-
کینه ٔ ایرج
لغتنامه دهخدا
کینه ٔ ایرج . [ ن َ / ن ِ ی ِ رَ ] (اِخ ) به معنی کین ایرج است که نام لحن نوزدهم باشد از سی لحن باربد. (برهان ). نام لحن نوزدهم از سی لحن باربد. (ناظم الاطباء). رجوع به کین ایرج شود.
-
پنجه ٔ کبک دری
لغتنامه دهخدا
پنجه ٔ کبک دری . [ پ َ ج َ / ج ِ ی ِ ک َ ک ِ دَ ] (اِ مرکب )نام لحن هفتم است از سی لحن باربد. مقامی است از ساخته های باربد، در موسیقی بقول بعضی . (برهان قاطع).
-
شادروان مروارید
لغتنامه دهخدا
شادروان مروارید. [ دُ ن ِ م ُ ] (اِ مرکب ) نام صوتی است از مصنفات باربد مطرب و وجه تسمیه اش این است که روزی باربد مطرب بشادروان خسروپرویز نشسته آن صوت را نواخت و آن را شادروان نام نهاد و خسرو فرمود که طبقی پر از مروارید نثار باربد کردند و آن را شادرو...
-
گنج عروس
لغتنامه دهخدا
گنج عروس . [ گ َ ج ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام یکی از تصنیفات باربد. (برهان ) (آنندراج ).
-
جالینوس
لغتنامه دهخدا
جالینوس . (اِ) نام نوائی است : بلبل همی سراید چون باربدقالوس و قفل و رومی و جالینوس .اسدی (لغت فرس ).