کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باذرنجویه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باذرنجویه
لغتنامه دهخدا
باذرنجویه . [ ذَ رَ ی َ ] (معرب ، اِ) رجوع به بادرنگبویه و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی و لکلرک شود.
-
واژههای همآوا
-
بازرنجویه
لغتنامه دهخدا
بازرنجویه . [ رَ ی َ ] (اِ) بادرنجبویه . (ناظم الاطباء). رجوع به بادرنجبویه شود.
-
جستوجو در متن
-
باذرنجه
لغتنامه دهخدا
باذرنجه . [ ذَ رَ ج َ ] (معرب ، اِ) بادروج . باذرنجویه . رجوع به دزی ج 1 شود.
-
بادرنبویه
لغتنامه دهخدا
بادرنبویه . [ دَ رَم ْ ی َ / ی ِ] (اِ مرکب ) یک قسم ریحانست که معرب آن بادرنجبویه است . (شعوری ج 1 ورق 190). رجوع به تذکرة داود ضریر انطاکی ، و بادرنگ بویه ، بادرنج بویه ، باذرنجویه شود.
-
بادرنگ بویه
لغتنامه دهخدا
بادرنگ بویه . [ رَ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) معنی آن بعربی اترجیةالرائحه است . (ابن بیطار). گیاهی است که عقرب را هلاک کند و امراض سوداوی و بلغمی را نافع باشد، و بادرنجبویه معرب آنست و در عربی بقله ٔ اترجیه گویند. (برهان ). گیاهی است خوشبوی و ازجمله ٔ ری...