کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادشوام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بادشوام
لغتنامه دهخدا
بادشوام . [دِش ْ ] (اِ مرکب ) بادشنام است که مقدمه ٔ جذام باشد.(برهان ). رجوع به بادژ، باددژفام ، بادشفام ، بادژکام ، بادشکام ، بادژوام ، بادشوام ، بادژبام ، بادشم شود.
-
جستوجو در متن
-
بادژبام
لغتنامه دهخدا
بادژبام . [ دِ ](اِ مرکب ) بادژ باشد. رجوع به بادژ، بادش ، باددژنام ، بادژفام ، بادشکام ، بادشفام ، بادشوام ، بادشم شود.
-
بادشم
لغتنامه دهخدا
بادشم . [ ش َ ] (اِ) بادژفام است . رجوع به باددژنام ، بادژفام ، بادشکام ، بادشفام ، بادژبام ، بادشوام ، بادشنام ، بادش و بادژ شود.
-
بادژوام
لغتنامه دهخدا
بادژوام . [ دِژْ ] (اِ مرکب )بمعنی بادژفام است که سرخی بسیاهی مایل و کدورت و کمودتی باشد که در روی مردم بهم رسد. (برهان ). رجوع به آنندراج ، و بادژ، بادژفام ، بادژکام ، بادژبام ، بادش ، بادشکام ، بادشفام ، بادشنام ، بادشوام ، بادشم شود.
-
بادژکام
لغتنامه دهخدا
بادژکام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادژفام است که سرخی و بنفشی و کمودت روی باشد و بعضی آنرا سرخ باد گویند. (برهان ). بنفشی و کدورت و کمودت روی . باد سرخ . (ناظم الاطباء: بادژکام ). رجوع به بادژ، بادژفام ، بادژنام ، بادژوام ، بادش ، بادشکام ، بادژبام ،...
-
بادشفام
لغتنامه دهخدا
بادشفام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادژفام است که سرخی و کمودتی باشد که در روی مردم بهم میرسد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به فرهنگ شعوری ج 1 ورق 176 ص آ و به بادشنام ، بادشکام ، بادشوام ، بادژفام ، بادژنام ، بادژبام ، باددژنام ، بادشم ، بادش شود. || شر...
-
بادشکام
لغتنامه دهخدا
بادشکام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادشفام است که سرخی بسیاهی مایل روی مردم باشد. (برهان ). بادشفام است . (آنندراج ) (ناظم الاطباء: بادشفام ). رجوع به فرهنگ شعوری ج 1 ورق 176 ص آ و به باددژنام ، بادژکام ، بادژفام ، بادژبام ، بادشفام ، بادشوام ، بادشم ...
-
باددژنام
لغتنامه دهخدا
باددژنام . [ بادْ، دِ ](اِ مرکب ) غلبه و بسیاری خون را گویند در اعضا که بسبب آن ریشها و دملها تولد کند. (برهان ) (ناظم الاطباء). معنی ترکیبی آن یعنی باد زشت و بد و آن سرخی مفرط است که بسبب غلبه ٔ صفرای محرق و خون صفراوی سوخته بر روی مردم عارض شود. اگ...
-
بادژفام
لغتنامه دهخدا
بادژفام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادژ است و سرخی و بنفشی و کدورت و کمودت روی باشد. (برهان ) بمعنی باد دژفام است . (آنندراج ). سرخی مفرطی مایل به بنفش و کبود و کدورت بود که عارض روی مردم شود بسبب خون سوخته که بر روی دوَد، روی خداوند بادژ شبیه شود به ...
-
بادژنام
لغتنامه دهخدا
بادژنام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادژکام است که سرخی و بنفشی و کمودت روی باشد. (برهان ). بادژفام . (ناظم الاطباء). سرخی مفرط که از غلبه ٔ خون بر رخ و سایر اندام ظاهر شود و سرخ باد نیز گویند. (رشیدی ). رجوع به بادژ، بادژفام ، بادژکام ، بادژوام ، بادش...
-
بادسرخ
لغتنامه دهخدا
بادسرخ . [ دِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مرضی است معروف . (غیاث ). مرضی است معروف ، سلیم گوید : باد سرخ آورد روی خاک از گلگون اوبس که کرد اعراض از رشک سپهر چنبری . (ازآنندراج ).حُمْرة. حُمْره ٔ مبارکه . باد مبارک . باددژنام . بادژنام . بادژ. بادژف...
-
بادشنام
لغتنامه دهخدا
بادشنام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادشفام است . (برهان ) (آنندراج ). بادشفام و بادژنام سرخی مفرط که از غلبه ٔ خون بر رخ و سایر اندام ظاهر شود و سرخ باد نیز گویند، و گفته اند که آن مقدمه ٔ جذام است و در اصل باددشنام و باددژنام بوده یعنی زشت نام چه دش ...