کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باددژنام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باددژنام
لغتنامه دهخدا
باددژنام . [ بادْ، دِ ](اِ مرکب ) غلبه و بسیاری خون را گویند در اعضا که بسبب آن ریشها و دملها تولد کند. (برهان ) (ناظم الاطباء). معنی ترکیبی آن یعنی باد زشت و بد و آن سرخی مفرط است که بسبب غلبه ٔ صفرای محرق و خون صفراوی سوخته بر روی مردم عارض شود. اگ...
-
جستوجو در متن
-
بادژبام
لغتنامه دهخدا
بادژبام . [ دِ ](اِ مرکب ) بادژ باشد. رجوع به بادژ، بادش ، باددژنام ، بادژفام ، بادشکام ، بادشفام ، بادشوام ، بادشم شود.
-
بادشم
لغتنامه دهخدا
بادشم . [ ش َ ] (اِ) بادژفام است . رجوع به باددژنام ، بادژفام ، بادشکام ، بادشفام ، بادژبام ، بادشوام ، بادشنام ، بادش و بادژ شود.
-
بادر
لغتنامه دهخدا
بادر. [ دَ ] (اِ) مرضی است که آنرا سرخ باده گویند. (آنندراج ). سرخباد که تب هم گویند. رجوع به شعوری ج 1 ورق 159 شود. باد سرخ . رجوع به باددژنام و مترادفات آن شود. || روز بیست ونهم از هر ماه شمسی . || کاهو. (ناظم الاطباء).
-
بادشفام
لغتنامه دهخدا
بادشفام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادژفام است که سرخی و کمودتی باشد که در روی مردم بهم میرسد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به فرهنگ شعوری ج 1 ورق 176 ص آ و به بادشنام ، بادشکام ، بادشوام ، بادژفام ، بادژنام ، بادژبام ، باددژنام ، بادشم ، بادش شود. || شر...
-
بادشکام
لغتنامه دهخدا
بادشکام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادشفام است که سرخی بسیاهی مایل روی مردم باشد. (برهان ). بادشفام است . (آنندراج ) (ناظم الاطباء: بادشفام ). رجوع به فرهنگ شعوری ج 1 ورق 176 ص آ و به باددژنام ، بادژکام ، بادژفام ، بادژبام ، بادشفام ، بادشوام ، بادشم ...
-
بادسرخ
لغتنامه دهخدا
بادسرخ . [ دِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مرضی است معروف . (غیاث ). مرضی است معروف ، سلیم گوید : باد سرخ آورد روی خاک از گلگون اوبس که کرد اعراض از رشک سپهر چنبری . (ازآنندراج ).حُمْرة. حُمْره ٔ مبارکه . باد مبارک . باددژنام . بادژنام . بادژ. بادژف...
-
بادشنام
لغتنامه دهخدا
بادشنام . [ دِ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادشفام است . (برهان ) (آنندراج ). بادشفام و بادژنام سرخی مفرط که از غلبه ٔ خون بر رخ و سایر اندام ظاهر شود و سرخ باد نیز گویند، و گفته اند که آن مقدمه ٔ جذام است و در اصل باددشنام و باددژنام بوده یعنی زشت نام چه دش ...