کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادآب سر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بادآب سر
لغتنامه دهخدا
بادآب سر. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هزارجریب بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری واقع در 48هزارگزی شمال خاوری کیاسر. سرزمینی کوهستانی و دارای جنگل میباشد. منطقه ای است سردسیر با 360 تن سکنه . آبش از چشمه و رودخانه ٔ زارمرود است و محصولش غلات و لبنیات...
-
واژههای مشابه
-
باداب رنگ
لغتنامه دهخدا
باداب رنگ . [ رَ ] (اِ مرکب ) بادرنگ و بادرنج . (ناظم الاطباء). رجوع به بادرنگ شود.
-
جستوجو در متن
-
باد
لغتنامه دهخدا
باد. (اِخ ) قریه ای سر راه بلخ : ... و در اواخر ماه مذکور بقریه ٔ باد رسیدند در آن موضع بآداب و سنن عید فطر پرداختند. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 397).
-
امل
لغتنامه دهخدا
امل . [ اُم ْ م ُ ] (ص ) مأخوذ از ام عربی مادر و الف و لام تعریف عربی . چنانکه در ام البنین و غیره هست مانند اَبُل که در تداول عامه مخفف ابوالقاسم و ابوالفضل و غیره است . (از یادداشت مؤلف و فرهنگ فارسی معین ). کسی که بآداب و تمدن آشنا نباشد (بیشتر ...