کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باتمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باتمان
لغتنامه دهخدا
باتمان . (اِخ ) دهی از دهستان میاندربند بخش مرکزی کرمانشاه در 72هزارگزی شمال کرمانشاه و 5هزارگزی خاور شوسه ٔسنندج . دامنه ، سردسیر. سکنه ٔ آن 500 تن و آب آن از چشمه است . محصول آن غلات ، حبوبات ، میوه جات ، تریاک ، چغندرقند و شغل اهالی زراعت است . از...
-
باتمان
لغتنامه دهخدا
باتمان . (ترکی ، اِ) از بت (بط) بمعنی مرغابی و مان (علامت تشبیه ) مرکب است . وزنه . سنگ ترازو (سنگ های ترازوی قدیم بصورت بَت بوده است ). || من . رجوع به باتمن شود.
-
جستوجو در متن
-
باتمن
لغتنامه دهخدا
باتمن . [ م َ ] (ترکی ، اِ) کلمه ٔ ترکی است بمعنی مَن . رجوع به باتمان شود.
-
میان دربند
لغتنامه دهخدا
میان دربند. [ دَ ب َ ] (اِخ ) میان دربند و بالا دربند و زیر دربند، از بلوکات ولایت کرمانشاهان است . حد شمالی : کردستان . شرقی : سنقر. جنوبی : کرمانشاهان . غربی : قصر و ذناب است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ). نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان کرما...
-
رطل
لغتنامه دهخدا
رطل . [ رَ ] (ع اِ) عدل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || معرب لَترَ. مأخوذ از لاتینی لیترا . (یادداشت مؤلف ). نیم من . (بحر الجواهر) (السامی فی الاسامی ) (از مهذب الاسماء) (دهار).نیم من سنگ مکه و آن دوازده اوقیه است و اوقیه چهل دره...