کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بابهائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بابهائی
لغتنامه دهخدا
بابهائی . (اِخ ) در نصیبین مردی بابهای نام که از دودمان سلطنتی بوده افتخاراً برای امنیت سرحد سمت استانداری یافت . (ایران در زمان ساسانیان چ 1 ص 86).
-
واژههای مشابه
-
بابهائی صغیر
لغتنامه دهخدا
بابهائی صغیر. [ ئی ص َ ] (اِخ ) بابهای کبیر... بابهای صغیر را تکفیر کرد. رجوع به بابهائی کبیرشود. (ایران در زمان ساسانیان چ 1 صص 348 - 349).
-
بابهائی کبیر
لغتنامه دهخدا
بابهائی کبیر. [ ئی ک َ ] (اِخ ) بابهائی کبیر که از روحانیون بزرگ جبل ایزلا بود در شمال نصیبین و در مذهب نسطوری قدمی راسخ و تعصبی سرشار داشت ، بابهائی صغیر را تکفیر کرد. این بابهائی نیز از کشیشان محترم عیسوی بشمار میرفت و در کتاب گمنام گویدی این عبارت...