کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بابا کوکلتاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بابا کوکلتاش
لغتنامه دهخدا
بابا کوکلتاش . [ ] (اِخ ) (امیر...) امیری معاصر ابوالقاسم بابر: و در شبرغان لواء دولت امیرباباکوکلتاش سمت ارتفاع پذیرفت . (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 54).
-
واژههای مشابه
-
کوه بابا
لغتنامه دهخدا
کوه بابا. [ هَِ ] (اِخ ) نام کوهی به شمال افغانستان نزدیک هندوکش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کوهی بزرگ از شاخه های هیمالیا در آسیای میانه است که در داخل افغانستان واقع است و از 65 درجه و 40 دقیقه تا 64 درجه ٔ طول شرقی امتداد دارد. (از قاموس الاعلا...
-
آی بابا
لغتنامه دهخدا
آی بابا. (اِخ ) (از: ترکی آی ، ماه + فارسی بابا، پدر) نامی است که مادران ماه را دهند آنگاه که کودکان شیرخواره ٔ خود را با نشان دادن ماه بازی دهند.
-
ریش بابا
لغتنامه دهخدا
ریش بابا. (اِ مرکب ) قسمی از انگور. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از غیاث اللغات ). قسمی انگور دارای دانه های درشت و دراز. (فرهنگ فارسی معین ) : گرچه انگور است در بازارها اما چه سوددر کف اطفال ما جز ریش بابا هیچ نیست .محتشم (از آنندراج ).
-
شاه بابا
لغتنامه دهخدا
شاه بابا. (اِ مرکب ) کلمه ای که فرزندان شاهان پدر خودرا بدان میخواندند و خطابی بود که پسران سلاطین صفویه و قاجاریه بپدران خود میکردند. (یادداشت مؤلف ).
-
علی بابا
لغتنامه دهخدا
علی بابا. [ ع َ ] (اِخ ) (سلطان ...) وی از جمله ملازمان سلطان محمودخان برادر میرزا الغبیک گورکانی ، در جنگ «اندجان » بوده است . (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 261).
-
علی بابا
لغتنامه دهخدا
علی بابا. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه ، بخش کنگان ، شهرستان بوشهر. واقع در 116 هزارگزی جنوب خاوری کنگان ، و دو هزار و پانصدگزی راه فرعی لار به گله دار. ناحیه ای است جلگه و گرمسیر و مالاریائی . دارای 61 تن سکنه . آب آن از چاه تأمین می شود...
-
قره بابا
لغتنامه دهخدا
قره بابا. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش تکاب شهرستان مراغه واقع در 22 هزارگزی جنوب باختری تکاب و 8 هزارگزی شمال باختری راه ارابه رو تکاب به میرانشاه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل سالم . سکنه ٔ آن 75 تن . آب آن از چشمه ساره...
-
قره بابا
لغتنامه دهخدا
قره بابا. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 10 هزارگزی جنوب بستان آباد و 3 هزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه ٔ سردسیر است . سکنه ٔ آن 1271 تن . آب آن از رودخانه ٔ چناق بلاغ و چشمه است . مح...
-
قره بابا
لغتنامه دهخدا
قره بابا. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 27هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 3 هزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه ٔ سردسیر است . سکنه ٔ آن 354 تن . آب آن از چشمه است . محصولات آن غلات ،یون...
-
اسکی بابا
لغتنامه دهخدا
اسکی بابا. [ اَ ] (اِخ ) بابااسکی (بابای عتیق ). قصبه ٔ مرکز قضائی است در سنجاق قرق کلیسا از ولایت ادرنه ، در 30 هزارگزی جنوب قرق کلیسا و قریب 50 هزارگزی جنوب شرقی ادرنه ، در ساحل راست ، یعنی در کنار غربی نهر بیوک دره از توابع شط ارکنه . (از قاموس ال...
-
بابا الجدال
لغتنامه دهخدا
بابا الجدال . [ اَل ْ ج َدْ دا ] (ع اِ مرکب ) در عربی مستحدث بمعنی ضد پاپ . (دزی ج 1 ص 47). و هر پاپ که طبق مقررات دین انتخاب نشده باشد. (دزی ج 1 ص 176). و رجوع به حلل السندسیه ج 2 ص 251،البابا اوربان السادس و الباباکلیمان السابع شود.
-
بابا جبول
لغتنامه دهخدا
بابا جبول . [ ج ُ ب ب ] رجوع به باب و باب جبول شود.
-
بابا کلک
لغتنامه دهخدا
بابا کلک . [ک َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، 28 هزارگزی جنوب خاوری مراغه ، 15 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به سراسکند. کوهستانی ، معتدل . مالاریائی و سکنه ٔ آن 449 تن ، شیعه . آب آن از قنوات و چشمه سارها و محصول آن غلات ، ...