کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایدرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایدرا
لغتنامه دهخدا
ایدرا. [ دَ ] (ق ) اینجا. (ناظم الاطباء) : بپرسش که چون آمدی ایدراکه آوردت ایدون بدین جا درا. فردوسی .کنون گفتنی ها بگویم تراکه من چند گه بوده ام ایدرا. فردوسی .و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
جستوجو در متن
-
لیسک
لغتنامه دهخدا
لیسک . [ س َ ] (اِ) حلزون . قسمی حلزون . راب . شنج . خف الغراب . فرحولیا.(تذکره ٔ ضریر انطاکی ذیل کلمه ٔ حلزون ) : لیسک را بین ز بر لاله برگ یازان هر سو کشف آسا سراتنش ز بلور مُذاب و دو چشم هوری قلیائی دو گوهراشاخ دو افراشته بر سرش بربر سر هر شاخ یکی...
-
رهایی
لغتنامه دهخدا
رهایی . [ رَ ] (حامص ) رهائی .آزادی . خلاص . نجات . (ناظم الاطباء). مقابل گرفتاری ، وبا لفظ دادن مستعمل است . (از آنندراج ) : مرا گر ز ایدر رهایی بودترا در جهان پادشایی بود. فردوسی .سرپر ز شرم و تباهی مراست اگر بیگناهم رهایی مراست . فردوسی (از یادداش...
-
در
لغتنامه دهخدا
در. [ دَ ] (حرف اضافه ) ظرفیت را رساند خواه ظرفیت مکانی و خواه زمانی ، و آن یا حسی و واقعی است و یا فرضی و عقلی . کلمه ٔ ارتباطست به معنی درون ، میان ، در میان ، فی و مابین . (ناظم الاطباء). به معنی فی عربی است . (از آنندراج ). به معنی جوف است و درون...