کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایجاد شود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علینقی ایجاد
لغتنامه دهخدا
علینقی ایجاد. [ ع َن َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمدعلی خان همدانی . متخلص به ایجاد. اصل او از همدان بود و در «برهان پور» متولد شد ودر سال 1189 هَ . ق . درگذشت . ابیاتی از شعر او در نتایج الافکار نقل شده است . (از الذریعه ج 9 ص 764).
-
جستوجو در متن
-
علینقی
لغتنامه دهخدا
علینقی . [ ع َ ن َ ] (اِخ ) ابن احمدعلی خان همدانی . متخلص به ایجاد. رجوع به علینقی ایجاد شود.
-
ائجاد
لغتنامه دهخدا
ائجاد. [ اِءْ ] (ع مص ) رجوع به ایجاد شود.
-
علینقی همدانی
لغتنامه دهخدا
علینقی همدانی . [ ع َ ن َ ی ِ هََ م َ ] (اِخ ) ابن احمدعلی خان همدانی . متخلص به ایجاد. رجوع به علینقی ایجاد شود.
-
غبیب
لغتنامه دهخدا
غبیب . [ غ َ ] (ع اِ) سیلگاه کوچک و تنگ که در کوه یا در زمین ایجاد شود. || (ص ) گوشت شب مانده . (اقرب الموارد).
-
دوبهم زدن
لغتنامه دهخدا
دوبهم زدن . [ دُ ب ِ هََ زَ دَ ] (مص مرکب ) میان دو تن اختلاف ایجاد کردن . تفتین . رجوع به دوبهم زن شود.
-
نرس
لغتنامه دهخدا
نرس . [ ن َ ] (اِخ ) نهری است که آن را نرسی بن بهرام ایجاد کرده در نواحی کوفه ،مأخذش فرات است و در ساحلش چندین قریه یافت شود.
-
حرارت شدید
لغتنامه دهخدا
حرارت شدید. [ ح َ رَ ت ِ ش َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طاول کوچکی که بر اثر سوختگی یا تماس با ماده ٔ محرق ایجاد شود.
-
طاق بستن
لغتنامه دهخدا
طاق بستن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) ایجاد کردن طاق . ساختن طاق . || خوازه بستن . طاق نصرت بستن . طاق بندی . و رجوع به طاق بندی شود.
-
کارشکنی
لغتنامه دهخدا
کارشکنی . [ ش ِ ک َ ] (حامص مرکب ) ممانعت از پیشرفت کار. || بهتان و افتراء. (ناظم الاطباء). سعایت . اخلال در امر. موانع برای پیشرفت کاری ایجاد کردن و با کردن صرف شود.
-
مبدع
لغتنامه دهخدا
مبدع . [ م َ دَ ] (ع اِمص ) ایجاد و اختراع و کشف . || (اِ) اولین ظهور و نخستین پیدائی . || جائی که در وی هر چیز تازه اختراع شود. || افسانه . (ناظم الاطباء).
-
رماتیسم
لغتنامه دهخدا
رماتیسم . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) روماتیسم . بیماری مخصوصی است که اغلب در مفاصل ایجاد می شود و عضلات و اعصاب و استخوانها بشدت دردمی گیرد. این مرض به چندین نوع دیده می شود و در بعضی از انواع آن بیمار قادر به حرکت و راه رفتن نیست .
-
مقرنس کاری
لغتنامه دهخدا
مقرنس کاری . [ م ُ ق َ ن َ ] (حامص مرکب ) ایجاد گچ بریهای برجسته و آویخته بر سقف خانه . آسمانه ٔ خانه را با گچ بریهائی زینت دادن . و بیشتر با کردن صرف شود. و رجوع به مقرنس شود.
-
مقسمی
لغتنامه دهخدا
مقسمی . [ م ُ ق َس ْ س َ ] (حامص ) در اصطلاح بنایان ، نازک کردن یک طرف دو آجر برای اینکه از الصاق آن دو به یکدیگر زاویه ای ایجاد شود. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). رجوع به فارسی (اصطلاح بنایان ) شود.