کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایجاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایجاب
لغتنامه دهخدا
ایجاب . (ع مص ) فرض کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || لازم گردانیدن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). یقال اوجب لک البیع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). لازم کردن . (غیاث اللغات ). || طپانیدن دل کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). یق...
-
واژههای مشابه
-
حرف ایجاب
لغتنامه دهخدا
حرف ایجاب . [ح َ ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در دستور زبان عرب کلماتی مانند «بَلی ̍، نَعَم ْ، ...» را گویند. رجوع به حرف به اصطلاح نحویان و کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
حروف ایجاب
لغتنامه دهخدا
حروف ایجاب . [ ح ُ ف ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف ایجاب شود.
-
جستوجو در متن
-
ایجابی
لغتنامه دهخدا
ایجابی . (ص نسبی ) ثبوتی . مقابل سلبی . منسوب به ایجاب .
-
ایجاباً
لغتنامه دهخدا
ایجاباً. [ بَن ْ ] (ع ق ) بطور ایجاب . اثباتاً. مقابل نفیاً. مقابل سلباً.
-
زرده
لغتنامه دهخدا
زرده . [زَ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایجاب است که در بخش کرند شهرستان شاه آباد واقع است و 500 تن سکنه دارد.
-
ای
لغتنامه دهخدا
ای .(ع ق ) حرف ایجاب به معنی نعم و یا سوگند آید مانند:ای واﷲ. ای نعم واﷲ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
ذوعدل
لغتنامه دهخدا
ذوعدل . [ ع َ ] (ع ص مرکب ) خداوند داد:فیالک فی ایجاب ما الصدق سلبه و عدل قضایا جاء من غیر ذی عدل .(ابن الصلاح ).
-
تصویب شدن
لغتنامه دهخدا
تصویب شدن . [ ت َص ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تصویب گردیدن . روایی یافتن . مورد قبول اکثریت مراجع قانون گذاری واقع شدن امری به منع یا ایجاب .
-
نعام
لغتنامه دهخدا
نعام . [ ن َ ] (ع ق ) کلمه ای است چون «بلی »، جز اینکه در جواب واجب گفته شود. (از تاج العروس ). لغتی است در نَعَم . (از اقرب الموارد). بلی . (ناظم الاطباء). آری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کلمه ٔ تصدیق و ایجاب . (ناظم الاطباء).
-
علت تامه
لغتنامه دهخدا
علت تامه . [ ع ِل ْ ل َ ت ِ تام ْ م َ / م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سبب کامل . امری که خود مستقلاً وجود چیزی را ایجاب کند. (از فرهنگ اصطلاحات فلسفی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
موجب
لغتنامه دهخدا
موجب . [ ج َ ] (ع ص ) ایجاب کرده شده . لازم آمده . لازم گردانیده شده و مقررکرده شده . || مثبت . ضد منفی . (ناظم الاطباء)؛ استثناء در کلام تام موجب . || (اصطلاح فلسفی ) به معنی ضد مختار است . (از فرهنگ اصطلاحات فلسفی سیدجعفر سجادی ).
-
بجل
لغتنامه دهخدا
بجل . [ب َ ج َ ] (ع حرف ایجاب ) آری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نعم . آری . بلی . || (اسم فعل ) بسنده است . یکفی . (منتهی الارب ). بس است . حسبک . (آنندراج ). یعنی کفایت میکند ترا و بس است . (از ناظم الاطباء).