کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایا
لغتنامه دهخدا
ایا. [ اَ ] (حرف ندا) به معنی ای است که به عربی «یا» گویند که حرف ندا باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ) : ایا خورشید سالاران گیتی سوار رزم ساز و گرد نستوه . رودکی .ایا سرو نو در تک و پوی آنم که فرغندواری بپیچم به تو بر. رودکی .ایا ز بیم زبانم نژن...
-
ایا
لغتنامه دهخدا
ایا. [ اِ / اَ ] (ع اِ) روشنی و درخشندگی آفتاب و حسن آن . (آنندراج ). روشنی آفتاب و حسن آن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || رونق نبات و حسن آن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و رجوع به ایاء و ایاة شود.
-
ایا
لغتنامه دهخدا
ایا. [ ای یا ] (ع اِ) اسم مبهم است و همه ٔ ضمائر منصوب بدان متصل گردد: ایاک ، ایاکما، ایاکم ، ایاک ، ایا کما، ایاکن . ایاه ، ایاها، ایاهما، ایاهم ، ایاهن ، ایای ، ایانا؛ و همه ٔ این کلمات دارای همان معنای ضمیر می باشد. (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
آیا
لغتنامه دهخدا
آیا. (ادات استفهام ) کلمه ای است که بدان طلب دانستن و استفهام کنند : فروماند و از کارش آمد شگفت بسی با دل اندیشه اندرگرفت که آیا بهشت است یا بزمگاه سپهر برینست یا چرخ ماه ؟ فردوسی .مشتاق آن نگارم آیا کجاست گوئی با ما نمی نشیند بی ما چراست گوئی ؟ اوحد...
-
دیر أیا
لغتنامه دهخدا
دیر أیا. [ دَ رِ اَی ْ یا ] (اِخ ) دیری است در شام و واقدی گوید که ابوقلابه ٔ جرمی در سال 104 هَ. ق . در این دیر درگذشته است . (از معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
عیا
لغتنامه دهخدا
عیا. [ع َی ْ یا ] (ع ص ) زن درمانده و آشفته و پریشان . (ناظم الاطباء). ج ، عیایا [ ع َ / ع ُ ] . (ناظم الاطباء).
-
آیا
لغتنامه دهخدا
آیا. (ادات استفهام ) کلمه ای است که بدان طلب دانستن و استفهام کنند : فروماند و از کارش آمد شگفت بسی با دل اندیشه اندرگرفت که آیا بهشت است یا بزمگاه سپهر برینست یا چرخ ماه ؟ فردوسی .مشتاق آن نگارم آیا کجاست گوئی با ما نمی نشیند بی ما چراست گوئی ؟ اوحد...
-
جستوجو در متن
-
عرصام
لغتنامه دهخدا
عرصام . [ ع ِ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). اسد. (اقرب الموارد). عَراصِم . عَرصم . رجوع به عراصم و عرصم شود.
-
عرصتان
لغتنامه دهخدا
عرصتان . [ ع َ ص َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ عرصة (در حال رفع). رجوع به عرصة شود. || (اِخ ) دو فضاء است در عقیق مدینه که آنرا عصة الصغری و عرصة الکبری گویند. (از منتهی الارب ). دو بقعه است در عقیق مدینه ، کبری و صغری . (از اقرب الموارد). در عقیق است از نواحی ...
-
عرصف
لغتنامه دهخدا
عرصف . [ ع َ ص َ ] (ع اِ) حشیشی است که آنرا به شیرازی ماش دارو و به یونانی کمافیطوس خوانند. (برهان ). نباتی است . (از اقرب الموارد). گیاهی است یونانی مانند مافیطوس که ورقش با آب عسل چهل روز نوشیدن ، دافع عرق النساء است و هفت روز، دافع یرقان . (منتهی ...
-
عرصفة
لغتنامه دهخدا
عرصفة. [ ع َ ص َ ف َ ] (ع مص ) کشیدن و به درازا دوباره کردن . (از منتهی الارب ). جذب کردن و کشیدن چیزی و آن را از طول شکافتن و پاره کردن . (از اقرب الموارد).
-
عرصم
لغتنامه دهخدا
عرصم . [ ع َ ص َ ] (ع ص ) بسیار خورنده . (منتهی الارب ). أکول . (اقرب الموارد). || خرم و شادمان . (منتهی الارب ). نشیط. (اقرب الموارد).