کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اگردک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اگردک
لغتنامه دهخدا
اگردک . [ اَ گ ِ دَ ] (اِ) اگرده . نانی بدین صورت باندازه ٔ مشتی کوکک از آرد گندم و چربوی دُنبه و بی شکر و گاهی با شکر. قسمی نان مخروطی چون مچ بسته ای و روغن آن از چربوی دنبه و پیه کنندنه روغن . نوعی نان شیرین شبیه به قطاب اندازه ٔ محتوی یک مشت گره ک...
-
جستوجو در متن
-
اگرده
لغتنامه دهخدا
اگرده . [ اَ گ َ دَ / دِ ](اِ) اگردک . (یادداشت مؤلف ). رجوع به اگردک شود.
-
مچی
لغتنامه دهخدا
مچی . [ م ُ ] (ص نسبی ) منسوب به مچ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- ساعت مچی ؛ ساعت که به مچ دست بندند. (یادداشت ایضاً).|| (اِ) نوعی شیرینی که از آرد گندم و شکر و روغن دنبه کنند. قسمی نان شیرین و چرب به اندازه ٔ یک مشت . اَگِردَک . (یادداشت به خط مر...
-
شکربوره
لغتنامه دهخدا
شکربوره . [ ش َ ک َ بو رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شکربوزه . شکربیره . شکربیزه . (ناظم الاطباء). سنبوسه ای که درون آنرا از قند و مغز بادام و مغز پسته ٔ نیم کوفته پر کنند. (ناظم الاطباء) (از برهان ). حلوایی که بشکل گُرده (کلیه ) کنند. بیرون آن از خمیر آرد گن...
-
شیرینی
لغتنامه دهخدا
شیرینی . (ص نسبی ، اِ مرکب )هر چیز شیرین . هر چیز که مزه ٔ قند و نبات دهد و حلاوت داشته باشد. (یادداشت مؤلف ). || آنچه پزند و سازند از خوردنیهای شیرین . خوردنیهای گوناگون که از شکر و عسل و قند ممزوج با دیگر چیزها سازند. آنچه قناد پزد از اقسام خوردنی...