کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکو
لغتنامه دهخدا
اکو. [ اُ ک ُ ] (ترکی ، اِ) بوم . (شرفنامه ٔ منیری ).
-
واژههای مشابه
-
آکو
لغتنامه دهخدا
آکو. (اِ) بوم . جغد.
-
واژههای همآوا
-
عکو
لغتنامه دهخدا
عکو. [ ] (اِخ ) (به معنی ریگ داغ ). اسکله ای است منسوب به فنیقیان که به مسافت هشت میل به شمال غربی کوه کرمل واقع است . (از قاموس کتاب مقدس ).
-
عکو
لغتنامه دهخدا
عکو. [ ع َک ْوْ ] (ع مص ) بزرگ ساختن نیفه ٔ ازار را و درشت نمودن . || بیرون آمدن بعض پلیدی و باقی ماندن بعض آن . (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || میل کردن . || بند کردن و بستن . (از منتهی الارب ). مقید کردن و بستن . (از اقرب الموارد). || فرونگذ...
-
آکو
لغتنامه دهخدا
آکو. (اِ) بوم . جغد.
-
جستوجو در متن
-
آگو
لغتنامه دهخدا
آگو. (اِ) بوم . جغد. رجوع به آکو شود.
-
اکواد
لغتنامه دهخدا
اکواد.[ اَک ْ ] (اِخ ) اکوان . نام دیوی است در شاهنامه . اصل کلمه اکومانه بوده که مرکب از دو جزء «اکو» و «مان » باشد. اولی به معنی گناه و عیب و دومی به معنی روح . یعنی روح پلید. بعضیها اکوان را کلمه ٔ مستقل می دانند باز به معنی گناهکار. (از فرهنگ لغا...
-
نارسیس
لغتنامه دهخدا
نارسیس . (اِخ ) شخصیت افسانه ای است مربوط به میتولوژی یونان که به جهت زیبائی خیره کننده اش شهرت دارد.نام اصلی نارسیس بئوتیون تسپی است و آورده اند که پدرش رودخانه ٔ سفیز و مادرش یک پری به نام لیریوپ بوده است . نارسیس با زیبائی بی نظیر خود دل از همه می...