کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکشوث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکشوث
لغتنامه دهخدا
اکشوث . [ اَ ] (ع اِ) کشوث . (ناظم الاطباء). کشوث است ، شکوثا و رجمول نیز خوانند. (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). همان کشوث است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از اقرب الموارد). به معنی کشوث است و آن رستنیی باشد که تخم آن را به عربی بذرالکشوث خوانند و چون به سر...
-
جستوجو در متن
-
پرشن
لغتنامه دهخدا
پرشن . [ پ َ رَ ] (اِ) کشوث . (حبیش تفلیسی ) . سس حماض الأرنب . افرهنج . خنگو. اکشوث . کثوث . کثوتا.
-
کشوث
لغتنامه دهخدا
کشوث . [ ک ُ] (اِ) نام دوائی است که تخم آن را به سریانی دینارو به عربی بزرالکشوث خوانند. (برهان ) . گیاهی است شبیه به ریسمان که بر درخت می پیچد و بیخ در زمین نباشد و در آن لغات است کشوثا،کشوثاء، اکشوث . (آنندراج ). عشقه باشد و آن گیاهی است که بر درخت...