کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکسیژن غیر پُل زن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نامادری
لغتنامه دهخدا
نامادری .[ دَ ] (اِ مرکب ) نمادری . زن پدر را گویند. (آنندراج ). زن دیگر پدر کسی غیر از مادر او. (فرهنگ نظام ). مادراندر. مادرندر. مارندر. زن پدر. زن بابا. مایندر.
-
ددری
لغتنامه دهخدا
ددری . [ دَ دَ] (ص نسبی ) منسوب به ددر. || آنکه بیرون خانه دوست دارد. کودکی که میل دارد به کوچه و خیابان رود. || زن شایق به گردش در کوچه و بازار. زن که به خانه های کسان رود تباهکاری را. زن که به کار بد رود به خانه های غیر. زن بدعمل . زن تباهکار.
-
غرلاء
لغتنامه دهخدا
غرلاء. [ غ َ ] (ع ص ) تأنیث اَغرَل . (اقرب الموارد). زن ختنه ناشده و غیر مختون . (ناظم الاطباء). ج ، غُرل . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
ویار کردن
لغتنامه دهخدا
ویار کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ویار شدن . هوس کردن زن آبستن خوردن چیزهای مخصوص را از غذا و غیر آن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
زعراء
لغتنامه دهخدا
زعراء. [ زَ ] (ع ص ) مؤنث اَنزَع است نه نزعا. (منتهی الارب ). تأنیث انزع بر غیر قیاس . زن که موی دو جانب پیشانی او بشده باشد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
مهیوم
لغتنامه دهخدا
مهیوم . [ م َهَْ ] (ع ص ) شتر بیمار. شتر هیمأزده . || دوست دارنده ٔ زن و عاشق و سرگشته و شیفته از عشق و رونده بر غیر اراده . (آنندراج ).
-
تسلب
لغتنامه دهخدا
تسلب . [ ت َ س َل ْ ل ُ ] (ع مص ) جامه ٔ سوگ پوشیدن زن بر شوی و غیر آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
-
خلعة
لغتنامه دهخدا
خلعة. [ خ ُ ع َ ] (ع اِمص ) رهایی زن بر مالی که شوهرش از وی ستاند یا از غیر وی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
کدبانو شدن
لغتنامه دهخدا
کدبانو شدن . [ ک َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عَون . تعوین . (تاج المصادر بیهقی ). مراد ازکدبانو، عوان یعنی زن غیر باکره یا میانه سال است . (یادداشت مؤلف ): التعوین ؛ کدبانو شدن زن . (زوزنی ).
-
هتک ناموس
لغتنامه دهخدا
هتک ناموس . [ هََ ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجاوز به زن . لکه دار ساختن گوهر عفت زن خواه بعنف و تهدید و یا غیر آن باشد. ماده ٔ 207 قانون مجازات عمومی هتک ناموس را بموارد مختلف تقسیم کرده و برای هر یک مجازاتی مقرر داشته است .
-
تأبل
لغتنامه دهخدا
تأبل . [ت َ ءَب ْ ب ُ ] (ع مص ) تأبل ابل ؛ گرفتن و برگزیدن شتران . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || تأبل ابل و جز آن ؛ بی نیاز شدن شتران و غیر آن از آب بسبب خوردن گیاه تر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تأبل مرد از زن ؛ بازایست...
-
روگیری
لغتنامه دهخدا
روگیری . (حامص مرکب ) شرم . احتجاب زنان . حجاب زنان . حجاب کردن زن . روگرفتن . رو گرفتن زنان مسلمه . روبند، نقاب ، یا چادر بر روی داشتن زن تا غیر شوی و پدر و برادران او را نبیند. (یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به روگرفتن شود.
-
ضن ء
لغتنامه دهخدا
ضن ء.[ ض َن ْءْ ] (ع مص ) ضَناءة. ضُنوء. بسیاربچه شدن زن و غیر آن . (منتهی الارب ). بسیارفرزند شدن زن . بسیار شدن کودک . (تاج المصادر). || بسیار شدن شتران . || رفتن و پنهان شدن . (منتهی الارب ).
-
نادوشیزه
لغتنامه دهخدا
نادوشیزه . [ زَ / زِ ] (ص مرکب ) زن ثیب . زن مرددیده . که دوشیزگی وی زایل شده باشد. (ناظم الاطباء). غیر باکره . که بکارت وی را برده باشند. که دختر نباشد. مقابل دوشیزه . رجوع به دوشیزه شود.
-
عقر
لغتنامه دهخدا
عقر. [ ع ُ ] (ع مص ) نازاینده شدن زن . (از منتهی الارب ). عاقر شدن زن . (از اقرب الموارد). عَقر. عَقارة.عِقارة. || زن را به ترک جماع امتحان کردن ، که دوشیزه است یا غیر آن . (از منتهی الارب ). || برکندن پوست خرمابن و برگرفتن پیه آن را. (ازمنتهی الارب ...