کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکسید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکسید
لغتنامه دهخدا
اکسید. [ اُ ] (فرانسوی ، اِ) هر جسمی که از ترکیب شبه فلز یا فلزی با اکسیژن حاصل شود مانند: اکسید آهن و اکسید ازت ، و اکسیدهای فلزی در طبیعت فراوان است . (فرهنگ فارسی معین ). خبث . زنگ . اکسید دو فر؛ زنگ آهن . خبث الحدید. اکسید دو زنک ؛ زنگ روی . (یاد...
-
جستوجو در متن
-
لاسرخ
لغتنامه دهخدا
لاسرخ . [ س ُ ] (اِ) یکی از دو نوع اکسید مس .
-
بریت
لغتنامه دهخدا
بریت . [ ب َ ] (فرانسوی ، اِ) به اصطلاح کیمیا، اکسید باریوم . (ناظم الاطباء).
-
سود
لغتنامه دهخدا
سود. (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح کیمیا) اکسید سدیوم که حاصل میشود از خاکستر نباتات بحری . (ناظم الاطباء).
-
باریت
لغتنامه دهخدا
باریت . (فرانسوی ، اِ) به اصطلاح کیمیا اکسید باریوم که بریت نیز مینامیم . (ناظم الاطباء). رجوع به باریوم شود.
-
موفل
لغتنامه دهخدا
موفل . (فرانسوی ، اِ) ظرف سفالین : قبل از استعمال اکسید مس را تا حرارت قرمز در یک موفل باید گرم کرد. (روش تهیه ٔ مواد آلی ص 118).
-
مانیتیت
لغتنامه دهخدا
مانیتیت . [ ی ِ تی ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح زمین شناسی ) اکسید مغناطیسی طبیعی آهن را گویند که فرمولش Fe3O4 می باشد. وزن مخصوصش بین 4/9 تا 5/2 متغیر است . سختیش بین 5/5 تا 6/5 می باشد. رنگ این اکسید آهن سیاه رنگ است و خاصیت آهنربایی دارد و به سختی ذوب...
-
تترااستات سرب
لغتنامه دهخدا
تترااستات سرب . [ ت ِ اَ س ِ ت ِ س ُ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) یکی از ترکیبات سرب که آن را میتوان بجای بی اکسید سرب بمصرف رسانید. رجوع به روش تهیه ٔ مواد آلی دکتر صفوی ص 168 شود.
-
فریک
لغتنامه دهخدا
فریک . [ ف ِرْ ری ] (فرانسوی ، ص ) (اصطلاح شیمی ) اکسید فریک ترکیبی از آهن سه ظرفیتی و اکسیژن که در صورت اختلاط با مقداری گل اخرا برای رنگ کردن آهن به کار میرود. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
لارک
لغتنامه دهخدا
لارک . [ رَ ] (اِخ ) از جزائر خلیج فارس ، دارای معدن اُکسید دُفر. و آن نزدیک به هفت فرسخ جنوبی بندرعباس است . در ازای آن از دو فرسنگ بیشتر است و پهنای آن از دو فرسخ کمتر و آب شیرین جزیره از برکه است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
مغن
لغتنامه دهخدا
مغن . [ م َ ] (معرب ،اِ) یکی از مواد شیمیایی (بی اکسید منگنز) که در ساختن لعاب قهوه ای به کار می رود. مغن در کوههای اطراف تهران و نایین وجود دارد. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
توتیای ابیض
لغتنامه دهخدا
توتیای ابیض . [ ی ِ اَب ْ ی َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) سولفات دو زنک .(لکلرک از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). در لاروس توتیای مطلق را اکسید روی معنی کرده است . رجوع به توتیا و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
مینیون
لغتنامه دهخدا
مینیون . [ یُن ْ ] (لاتینی ، اِ) این نام به مواد مختلف معدنی قرمزرنگی گفته میشود که در نقاشی بکار میروند بنابراین میتوان کلمه ٔ مزبور را در موارد زیر بکار برد. 1 - شنگرف یا شنجرف که سولفور دو ظرفیتی جیوه است و فرمولش SHg میباشد و به نام های سینابر و ...
-
گل رس
لغتنامه دهخدا
گل رس . [ گ ِ ل ِ رُ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مخلوطی است از پلی سیلیکات قلیایی آلومینیم و شن اکسید دو فر و، نسبتاً دارای خاصیت قابض میباشد. (درمان شناسی تألیف عطایی ص 455). و رجوع به خاک رس شود.