کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکذوبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکذوبة
لغتنامه دهخدا
اکذوبة. [ اُ ب َ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کذب . دروغ . ج ، اکاذیب . (از اقرب الموارد) (یادداشت مؤلف ). دروغ . سخن دروغ . سخن بی پایه [ غیرمتداول ]. ج ، اکاذیب . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به اکاذیب شود.
-
جستوجو در متن
-
اکاذیب
لغتنامه دهخدا
اکاذیب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اُکذوبَة. (اقرب الموارد)(ناظم الاطباء). ج ِ کاذب خلاف قیاس ، چنانکه اباطیل جمع باطل . یا آنکه جمع اکذاب باشد و اکذاب جمع کذب . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و رجوع به اکذوبة شود. || دروغها و خبرهای دروغ . (ناظم الاطباء) : بلکه...
-
ابوالفضل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن احمدبن ابراهیم میدانی نیشابوری ادیب . ابن خلکان گوید: او ادیبی فاضل و عارف بلغت و از خصیصین ابوالحسن واحدی صاحب تفسیر بود و سپس نزد دانشمندان دیگر بتکمیل دانش خویش پرداخت و در فن عربیّت خصوصاً در لغت و...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن ابراهیم المیدانی النیشابوری . مکنی به ابوالفضل . عبدالغافر گوید: میدان محله ای از نیشابور است که احمد بدانجا ساکن بود و از این رو به میدانی معروف شد و او ادیبی فاضل و عالمی نحوی و لغوی بود و چنانکه عبدالغافرب...
-
دروغ
لغتنامه دهخدا
دروغ . [ دُ ] (اِ) سخن ناراست . قول ناحق . خلاف حقیقت . مقابل راست . مقابل صدق . کذب . (غیاث ). صاحب آنندراج گوید: مقابل راست چون گریه ٔ دروغ ، اشک دروغ ،آه دروغ ، وعده ٔ دروغ ، صبح دروغ ، و زشت و مصلحت آمیز از صفات اوست ، و با لفظ گفتن و بستن و پردا...