کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اِتِّجاهٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اتجاه
لغتنامه دهخدا
اتجاه . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) متوجه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || روی دادن . سنوح .
-
واژههای همآوا
-
اتجاه
لغتنامه دهخدا
اتجاه . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) متوجه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || روی دادن . سنوح .
-
جستوجو در متن
-
تجه
لغتنامه دهخدا
تجه . [ ت َج ْه ْ ] (ع مص ) روی فرا کاری کردن . (تاج المصادر بیهقی ). متوجه شدن چیزی را. (منتهی الارب ). لغتی است در اتجاه . (قطر المحیط). رجوع به اتجاه شود.