کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اَتَر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اتار
لغتنامه دهخدا
اتار.[ اَت ْ تا ] (اِ) رشته ٔ کمند. رجوع به اَتَر شود.
-
تأتیر
لغتنامه دهخدا
تأتیر. [ ت َءْ ] (ع مص ) زه کردن کمان را: اَتَّرَ القوس تأتیراً. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
اترار
لغتنامه دهخدا
اترار. [ اِ ] (ع مص )بیوکندن . (زوزنی ). بیفکندن . افکندن . فکندن . انداختن . || انداختن دست را بزخم شمشیر. || بریدن . || دور کردن . دور انداختن کسی را از جای خود. || انداختن کودک چوب خود را بچوب دراز در بازی غوک چوب ، یعنی الک دولک : اَترّ الغُلام ا...
-
سانتونین
لغتنامه دهخدا
سانتونین . [ ت ُ ] (اِ) سنتونین . ماده ٔکرم کش که از درمنه گیرند. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 266 شود. از جمله داروهائیست که یک خوراک آنها از ده سانتیگرم تا ده یک گرم است . (کارآموزی داروسازی ص 247). گردی است متبلور، بی بو، تلخ مزه ، بی رنگ ، ولی در...
-
سالل
لغتنامه دهخدا
سالل . [ ] (فرانسوی ، اِ) از جمله داروهای است که بیشینه یک خوراک آنها یک گرم بیشتر است . (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 250). گردی است متبلور سفید رنگ با بویی معطر و مطبوع غیرمحلول در آب سردو گلیسرین و محلول در 10 قسمت الکل و 30% قسمت اتر و یا کلرفرم و ب...
-
سالیسیلات دوفنل
لغتنامه دهخدا
سالیسیلات دوفنل . [ دُ ف ِ ن ُ ] (فرانسوی ، اِمرکب ) سالل یا اترفنیل سالیسیلات از نظر CooC6H5C6H4OHشیمیایی اتر اسید سالیسیلیک میباشد که فونکسیون اسید آن توسط یک ریشه فنل اتریفیه شده است . در داخل معده ترکیب اسید کلرئیدریک با پپتن در آن تأثیری نداشته...
-
کاردل
لغتنامه دهخدا
کاردل . [ دُ ] (فرانسوی ، اِ) عصاره ٔ اتری و الکلی دانه ٔ گیاهی است بنام «اناکاردوم اُکسیدانتالی » از خانواده ٔ «تربانتاسه » که در هند غربی میروید. به شکل مایع غلیظ قهوه ای رنگ با بوئی مخصوص غیر محلول در آب و محلول ، در الکل و اتر و بنزین و روغنهای چ...
-
مانتول
لغتنامه دهخدا
مانتول . [ ت ُ] (فرانسوی ، اِ) اسانسی است که از جنس نعناع گیرند.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مانتول یا الکل مانتولیک یا کامفر دومانت 156=C10H20O یکی از اجزای متشکله ٔ اسانس مانت است که بصورت تبلورهای منشوری شکل شش سطحی بیرنگ و درخشان می باشدو مزه ٔ ن...
-
ایکتیول
لغتنامه دهخدا
ایکتیول . (اِ) مایعی است غلیظ سیاه مایل بخرمایی با بوی مخصوص . ایکتیول با آب آموسیون میشود. در الکل و اتر کمی محلول است با وازلین گلیسیرین وآکسونژ مخلوط میگردد. با روغن های چرب و روغن وازلین مخلوط میشود. مخلوطی از هیدروکربورها و مشتقات سولفونه است . ...
-
کرئوزوت
لغتنامه دهخدا
کرئوزوت . [ کْرِ / ک ِ رِ ءُ زُ ] (فرانسوی ، اِ) روغنی سنگین و بیرنگ با بوی تند که از تقطیر چوب (خصوصاً چوب نوعی آلش که به نام راش خوانده می شود) به دست می آیداین ماده ٔ روغنی دارای وزن مخصوص 1/06 و واکنش خنثی در برابر تورنسل است کمی در آب حل میشود، ...
-
تانی ژن
لغتنامه دهخدا
تانی ژن . [ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) یا «دی - آستیل آمین » در حقیقت اتر دیاسِتیک تانن است که بشکل گرد زردرنگ خاکستری بی بو و طعم یا با طعمی ترش یافت شود و در آب غیرمحلول و در اسیدها و محلولهای قلیایی حل میگردد. دارای 85 درصد تانن است و با آلبومین و ژلاتین...
-
سالی پیرین
لغتنامه دهخدا
سالی پیرین . (فرانسوی ، اِ) سالی پیرین یا سالیسیلات آنتی پیرین ، محلولی است که دارای 57/7 درصد آنتی پیرین و بصورت ذرات کوچک بی رنگی متبلور میشود. در الکل و اتر محلول و درآب نیز کمی حل میشود (یک در دویست در آب 15 درجه و یک در 25 در آب جوش ). این دارو ...
-
ارب
لغتنامه دهخدا
ارب . [ اِ رِ ] (اِخ ) در اساطیر یونان پسر کائو و شب ، و بقول دیگر، برادر شب است که با او ازدواج کرد و از ایشان اثیر (اِتِر) و روز پدید آمد. هی ژَن ، تقدیر و سرنوشت ، مرگ ، خواب ، اوهام ، ستیکس و پارک ها را نیز در زمره ٔ فرزندان او آورده است . ارب با...
-
پرمیا
لغتنامه دهخدا
پرمیا. [ پ ِ ] (اِخ ) پیارمی . نام ناحیه ٔ قدیم واقع در شمال شرقی روسیه ٔ اروپا که از سواحل کاما تا سواحل دوینای شمال کشیده شده به فنلاند منتهی شود و آن شامل نواحی کنونی پرم ، و ولگد و ارخانگلس بوده است . در کاوش خرابه های واقع در این ناحیه ظروف و اش...
-
وازلین
لغتنامه دهخدا
وازلین . [ زِ ] (فرانسوی ، اِ) وازلین یا پترولئین یا چربی معدنی از تصفیه ٔ روغن های سنگین نفت امریکا که باقیمانده ٔ تقطیر در 360 درجه گرما میباشد به دست می آید و اغلب برای غلیظ کردن آن با کمی پارافین مخلوطش می کنند. وازلین جسمی است سفیدرنگ به غلظت پی...