کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اویه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اویه
لغتنامه دهخدا
اویه . [ ] (مغولی ، اِ) کاشانه . (آنندراج ازفرهنگ وصاف ). اما محتمل است که اوبه (اُبه ) باشد.
-
اویه
لغتنامه دهخدا
اویه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) وجود شخصی . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اویان
لغتنامه دهخدا
اویان . (اِ) ج ِ اویَه . (ناظم الاطباء).
-
وی
لغتنامه دهخدا
وی . [ وَ / وِ ] (پسوند) مخفف وَیه . صورت دیگر اویه : نفطوی ، نفطویه . سیبوی ، سیبویه : با نظم ابن رومی و با نثر اصمعی با شرح ابن جنی و با نحو سیبوی با نکته ٔ مغنی و با دانش مطیعبا خاطر مبرد و اغراق نفطوی .منوچهری .
-
دادویه
لغتنامه دهخدا
دادویه . [ وَی ْه ْ / دو ی َ ] (اِخ ) بروایتی نام یکی از نیاکان ابوالطیب طاهربن حسین بن معصب بن رزیق بن ماهان (یا... رزیق بن اسعدبن دادویه ) است . مؤسس سلسله ٔ طاهریان . (تاریخ سیستان حاشیه ٔ ص 172). کلمه ٔ دادویه مرکب از «داد» است و «اویه » از ادوا...
-
بخشودن
لغتنامه دهخدا
بخشودن . [ ب َ دَ ] (مص ) رحم و شفقت کردن . (برهان قاطع). شفقت آوردن . (شرفنامه ٔ منیری ). رحم کردن . (غیاث اللغات ) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا). ترحم . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (دهار). رحمة. رحم . (تاج المصاد...
-
باکو
لغتنامه دهخدا
باکو. (اِخ ) (شهر...) به واو مجهول شهری است قریب شیروان . (غیاث اللغات ). نام شهری است بشمال ایران . (آنندراج ). شهری است به عجم . (منتهی الارب ). باکوبه . باکویه . باکی . (در تلفظ ترکان ). نام بندری در ساحل غربی دریای خزر که 237000 تن جمعیت دارد. با...