کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوژن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اوژن
لغتنامه دهخدا
اوژن . [ اَ ژَ ] (نف مرخم ) انداز. (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا) (برهان ). افکن . (ناظم الاطباء)(آنندراج ) (انجمن آرا). اندازنده و افکننده . (برهان ) (هفت قلزم ). اما همیشه در صورت ترکیبی بکار رود.- تن اوژن ؛ تن افکن : یکی آتش درافتاده ست...
-
واژههای مشابه
-
پیل اوژن
لغتنامه دهخدا
پیل اوژن . [ اَ /اُو ژَ ] (نف مرکب ) پیل افکن . || پیل کش .
-
فیل اوژن
لغتنامه دهخدا
فیل اوژن . [ اَ / اُو ژَ ] (نف مرکب ) پیل اوژن . (فرهنگ فارسی معین ). پیل افکن . پیل کش . آنکه بتواند پیل را از پای درآورد. بسیار نیرومند.
-
جستوجو در متن
-
اوژنان
لغتنامه دهخدا
اوژنان . [ اَژَ ] (ق ) در حال زدن و افکندن . رجوع به اوژن شود.
-
فیل فکن
لغتنامه دهخدا
فیل فکن . [ ف َ / ف ِ ک َ ] (نف مرکب ) پیل فکن . (فرهنگ فارسی معین ). فیل افکن . پیل افکن . پیل اوژن . فیل اوژن . پیل فکن . رجوع به این ترکیب ها شود.
-
تیسران
لغتنامه دهخدا
تیسران . [ س ِ ] (اِخ ) اوژن . دانشمند کشاورزی فرانسه (1830-1925 م .) است و در تکامل تعلیمات کشاورزی نقش مؤثری داشت . (از لاروس ).
-
زنتا
لغتنامه دهخدا
زنتا. [ زَ ] (اِخ ) سنتا . شهری است در یوگسلاوی که بر کنار «تیسزا» واقع است و 24900 تن سکنه دارد و در سال 1697 م . شاهزاده اوژن در اینجا بر ترکها غلبه یافت . (از لاروس ).
-
کارریر
لغتنامه دهخدا
کارریر. [ ی ِ ] (اِخ ) اوژن . نقاش و متخصص چ سنگی فرانسوی متولد در «گورنای ». تصاویر پرمعنی و قوی الدلاله ٔ او روی پرده های نقاشی دودی رنگ نقش شده است . (1849 - 1906 م .).
-
کاس سانو دادا
لغتنامه دهخدا
کاس سانو دادا. [ ن ُ ] (اِخ ) شهری از ایتالیا (ایالت میلان ) در ساحل دادا. به سال 1705 «داندوم » در آنجا «پرنس اوژن » را شکست داد. به سال 1799 نبرد بین فرانسویان از طرفی و اطریشی ها و روسها از طرف دیگر در آنجا اتفاق افتاد.
-
گورو
لغتنامه دهخدا
گورو. [ رُ ] (اِخ ) هانری ژزف اوژن (1867-1946 م .). ژنرال فرانسوی که در پاریس متولد شد. وی در سال 1898 سموری را در سودان دستگیر کرد. در سال 1912 در مراکش معاون لیوتی و در سال 1915 فرمانده نیروهای شرقی فرانسه بود. وی در سوریه آرامش برقرار کرد وسرانجام...
-
مانسینی
لغتنامه دهخدا
مانسینی . (اِخ ) نام خانواده ای در ایتالیا که در فرانسه شهرت به سزائی یافتند ازآنجمله اند «لور» دوشس دومرکور (1636-1657م .) و خواهرش «الیمپ » کنتس دوسواسون (1639-1708م .) که پرنس «اوژن دوساوا» از او متولد شد و بالاخره «ماری » پرنسس کولونا (1640-1715 ...
-
لنک
لغتنامه دهخدا
لنک . [ ل َ ] (اِخ ) ظاهراً نام قلعتی است . قبةالارض به زعم هندوان . ابوریحان در تعریف قبةالارض گوید : و اما هندوان همی گویند که آنجا جایی است بلند نام او لنک و آرامگاه دیو و پری است و بر آن خط که از لنک تا به کوه مرو کشد شهر اوژن است اندر مملکت مالا...
-
نشان کرده
لغتنامه دهخدا
نشان کرده . [ ن ِ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) علامت گذاشته شده . علامتی که برای تعیین مرز و سرحد می گذارند : همی راند با لشکر رزم سازکه پیکار جوید ابا خوشنوازنشانی که بهرام یل کرده بودز پستی بلندی برآورده بودنوشته یکی عهد شاهنشهان که از ترک و ایرانیان...