کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اولیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اولیة
لغتنامه دهخدا
اولیة. [ اَوْ وَ لی ی َ ] (ع ص نسبی ) مؤنث اَوّلی ّ. (منتهی الارب ). رجوع به اولی شود.
-
اولیة
لغتنامه دهخدا
اولیة. [ اَ ل ِ ی َ ] (ع اِ) ج ِ ولی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بارانهای دوم بهاری . باران تندو رگبار پی درپی . (ناظم الاطباء). رجوع به ولی شود.
-
جستوجو در متن
-
عهادة
لغتنامه دهخدا
عهادة.[ ع ِ دَ ] (ع اِ) نخستین باران از بارانهای اولیه ٔ بهار. (از اقرب الموارد). عهاد. رجوع به عهاد شود.
-
دمشقی
لغتنامه دهخدا
دمشقی . [ دِ م َ ] (اِخ ) یکی از مترجمین و نقله ٔ کتب است در قرون اولیه ٔ اسلامی عربی . (از الفهرست ابن ندیم ).
-
اسکوس
لغتنامه دهخدا
اسکوس . [ اُ ] (اِخ ) اسکوسها از اقوام اولیه ٔ ایطالیا بوده اند که برخی از مورخین آنها را از نژاد قدیم یونانی شمارند.
-
نخستینه
لغتنامه دهخدا
نخستینه . [ ن ُ خ ُ / ن َ خ ُ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) نخستین . اولی . اولیه : سکندر بفرمود کآرند سازبرندش به جای نخستینه باز.نظامی .
-
راگون
لغتنامه دهخدا
راگون . [ گُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح جانورشناسی ) شکل اولیه ٔ اسفنجهای سیلیسی . رجوع به جانورشناسی عمومی دکتر فاطمی ص 336 شود.
-
کامبیوم فاسیکولر
لغتنامه دهخدا
کامبیوم فاسیکولر. [ ی ُ ل ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) در بعضی از نباتات مانند گلابی و کدو طبقه ٔ مولد داخلی فقط بین دسته های آبکشی اولیه تولید میگردد و از این جهت کامبیوم فاسیکولرنامیده میشود. رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص 365 شود.
-
ولی
لغتنامه دهخدا
ولی . [ وَ لی ی ] (ع اِ) باران دوم بهاری . (منتهی الارب ). باران که پس از باران می بارد، یا باران بعدِ وسمی . (از اقرب الموارد). ج ، اولیة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
دینه
لغتنامه دهخدا
دینه . [ ن َ ] (اِخ ) (به معنی انتقام یافته ) دختر یعقوب پیغمبر از زوجه ٔ اولیه و او را جز دینه دختری نبود. (سفر پیدایش 30-21، 34. 10-31) (قاموس کتاب مقدس ).
-
قابلیت ارتجاع
لغتنامه دهخدا
قابلیت ارتجاع . [ ب ِلی ی َ ت ِ اِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) استعدادبازگشت داشتن . خاصیتی است که به واسطه ٔ آن بعضی اجسام پس از رفع قوه ای که باعث تغییر شکل آنها شده است به حالت اولیه برمیگردند. رجوع به قابل ارتجاع شود.
-
مسفری
لغتنامه دهخدا
مسفری . [ م َ ف َ ] (اِخ ) شهرکی است [ به خراسان ] از عمل مرو و کشت و برز آن بر آب رود مرو است . (حدود العالم ). قریه ٔ بزرگی است در طرف نواحی مرو از جهت خوارزم ، از این مکان به رمل میروند و نام اولیه ٔ آن هرمزفره بوده است . (از معجم البلدان ).
-
پلاژ
لغتنامه دهخدا
پلاژ. [ پ ِ ] (اِخ ) نام یکی از پیشوایان نوعی از ارتداد به انگلستان در اواسطقرن چهارم میلادی . او منکر تأثیر غفران و نیز اثر خطیئه ٔ اولیه بود و هر چند گروندگان این مذهب آزادی نداشتند معهذا تا قرن ششم میلادی پیروانی داشته است .
-
بنوالاصفر
لغتنامه دهخدا
بنوالاصفر. [ ب َ نُل ْ اَ ف َ] (اِخ ) مردمان یونان و همه ٔ فرنگیان . (ناظم الاطباء). مردم روم است ، بمناسبت زردچردگی در آنان . برخی گفته اند بعلت اینکه اجداد اولیه شان زردچرده بوده اند. (المرصع). نامی است که مردم عرب به رومیان داده اند.