کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اولنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اولنج
لغتنامه دهخدا
اولنج . [ اَ ل َ ] (اِ) اورنگ است که تخت پادشاهان باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ) (آنندراج ). || عقل . || دانش . (برهان ) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ). || فر و زیبایی . || شادی و خوشحالی . (هفت قلزم ). || زندگانی . (برهان ) (ناظم الاطباء). ||...
-
اولنج
لغتنامه دهخدا
اولنج . [ ل َ ] (اِ) چوب خوشه ٔ انگور که دانه های آنرا چیده باشند. (برهان ) (ناظم الاطباء). و به عربی آنرا عمشوش خوانند. (برهان ) (السامی فی الاسامی ).
-
جستوجو در متن
-
اولج
لغتنامه دهخدا
اولج . [ اَ ل َ / اَل ِ ] (اِ) خوشه ٔ کوچک از انگور. (ناظم الاطباء). || عنب الثعلب . (ناظم الاطباء). اما ضبط صحیح کلمه در هر دو معنی اولنج است . رجوع به اولنج شود.
-
اورنج
لغتنامه دهخدا
اورنج . [ رَ ] (اِ) چوب خوشه ٔ انگور که انگور آنرا خورده باشند. (از برهان ) (ناظم الاطباء). اولنج . (برهان ).
-
انگورک توره
لغتنامه دهخدا
انگورک توره . [ اَ رَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) تاجریزی . عنب الثلعب . سگ انگور.روباه تربک . روبا. اورنج . حب الفنا. ربرق . لما. رزه . ثلثان . اولنج . فنا. بارج . طولیدون . (یادداشت مؤلف ).و رجوع به طولیدون و بارج و ثلثان و تاجریزی شود.
-
تاجریزی
لغتنامه دهخدا
تاجریزی . (اِ مرکب ) گیاهی است که ثمرش در دوا استعمال میشود و نام عربیش عنب الثعلب است . (فرهنگ نظام ). گیاهی است که بته ٔ آن تاذرعی باشد و میوه ٔ آن خوشه هایی است . هر حبه ٔ آن به اندازه ٔ نخودی کوچک در اول سبز و سپس سرخ شود و دانه هاخرد در درون آن ...