کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوضاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اوضاع
لغتنامه دهخدا
اوضاع . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وضع. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). حالها. (آنندراج ). احوال . رجوع به وضع شود.- اوضاع زندگی ؛ اسباب زندگی و برگ و ساز. (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
آل و اوضاع
لغتنامه دهخدا
آل و اوضاع . [ ل ُ اَ /اُو ] (اِ مرکب ، از اتباع ) فزونیها. زوائد بسیار.
-
واژههای همآوا
-
اوزاع
لغتنامه دهخدا
اوزاع . [ اَ ] (اِخ ) بطنی است از حمدان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
اوزاع
لغتنامه دهخدا
اوزاع . [ اَ ] (اِخ ) قریه ای است بدمشق و نسبت بدان اوزاعی است . (منتهی الارب ) (انساب سمعانی ).
-
اوزاع
لغتنامه دهخدا
اوزاع . [ اَ ] (ع اِ) گروههای مردم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
شتوم
لغتنامه دهخدا
شتوم . [ ش ُ ] (از ع ، اِ)شتمها. طعنه ها. فسادها. و اوضاع شتوم آمیز؛ یعنی اوضاع مختلط با فساد و طعنه یا حقارت . (ناظم الاطباء).
-
چاتمه ای
لغتنامه دهخدا
چاتمه ای . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) چاتمه وار. وضعی از اوضاع که سر دو چیز را به یک دیگر تکیه دهند که هر یک پایه و قیم دیگری شود و هر دو بر پا توانند ماند.
-
احکام نجوم
لغتنامه دهخدا
احکام نجوم . [ اَ م ِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (علم ِ...) علم پیش گوئی حوادث آینده از اوضاع کواکب .
-
کودتا
لغتنامه دهخدا
کودتا. [ دِ ] (فرانسوی ، اِ) برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی کشور و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو. رجوع به لاروس شود.
-
جاده کوبیدن
لغتنامه دهخدا
جاده کوبیدن . [ جادْ دَ / دِ ] (مص مرکب ) جاده کوبی . راه هموار و استوار ساختن . || در تداول عوام :فلان جاده را کوبیده ؛ یعنی بر اوضاع مسلط شده است .
-
گولیوس
لغتنامه دهخدا
گولیوس . [ گ ُ ] (اِخ ) پترس . مستشرق هلندی است که به نام سلستین معروف گردید و برای رسیدگی به اوضاع مسیحیان در سال 1670 م . به هند مسافرت نمود. و در سورات هندوستان درگذشت و کتاب (اقتدای به مسیح ) را به زبان عربی ترجمه نمود.
-
نقشه ٔ جغرافیا
لغتنامه دهخدا
نقشه ٔ جغرافیا. [ ن َ ش َ / ش ِ ی ِ ج ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نقشه و طرحی که برای توضیح و تعلیم اوضاع اقتصادی و سیاسی و طبیعی هرقطعه از کره ٔ زمین ترسیم کنند. رجوع به نقشه شود.