کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهرم(دیلم) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حسن آباد اهرم
لغتنامه دهخدا
حسن آباد اهرم . [ ح َ س َ دِ اَ رُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش سمیرم بالای شهرستان شهرضا در 9هزارگزی شوسه ٔ اصفهان به آباده . 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
جستوجو در متن
-
دیلم
لغتنامه دهخدا
دیلم . [ دَ ل َ ] (اِ)آهنی بقطر معلوم و درازی حدود یک گز یا کمی بیشتر که بدان دیوار و زمین و کوه سوراخ کنند و سنگ سنبند. (یادداشت دهخدا). میتین . طیل . اهرم . پشنگ . بارخیز.
-
بوشهر
لغتنامه دهخدا
بوشهر. [ ش ِ ] (اِخ ) شهرستان بوشهر یکی از شهرستان های هشتگانه ٔ استان هفتم است که از جنوب و باختر به خلیج فارس و از خاور به شهرستان لار و فیروزآباد و از شمال خاوری به شهرستان کازرون محدود میشود. ارتفاعات معروف این ناحیه عبارتند از: قله ٔ کلات بوریال...
-
پشنک
لغتنامه دهخدا
پشنک . [ پ َ ش َ ] (اِ)بشنک . میل آهنی دراز و سرتیز که بنایان بدان دیوار سوراخ کنند. (برهان قاطع). دیلم . || آلت گلگران بود یعنی بیرم [ کذا ] . (لغت نامه ٔ اسدی ). || چهارچوبی است دراز با چهار دسته که خشت و گل با آن کشند. زنبر. و آن گلیمی یا تخته ای ...