کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهداء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهداء
لغتنامه دهخدا
اهداء. [ اَ دَءْ ] (ع ص ) کوزپشت . (منتهی الارب ). || کنج . (تاج المصادر بیهقی ). || دوش که بالای آن آماسیده و فروهشته باشد. (منتهی الارب ).
-
اهداء
لغتنامه دهخدا
اهداء. [ اِ ] (ع مص ) هدیه فرستادن و دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). هدیه و تحفه فرستادن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). هدیه فرستادن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل ). || فرستادن عروس را بخانه ٔ شوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فرستادن بیوک را بخانه...
-
واژههای همآوا
-
احداء
لغتنامه دهخدا
احداء. [ اَ ح ِدْ دا ] (ع ص ، اِ) ج ِ حَدید. مردان تیزفهم . || چرب زبانان . || زودخشمان . || دلاوران : قوم ٌ ذُرب ؛ ای اَحدّاء. (تاج العروس ).
-
احداء
لغتنامه دهخدا
احداء. [ اِ ] (ع مص ) قصد کردن چیزی را. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
اهدا
لغتنامه دهخدا
اهدا. [ اِ ] (ع مص ) اهداء. رجوع به اهداء شود.
-
آرامانیدن
لغتنامه دهخدا
آرامانیدن . [ دَ ] (مص ) اِسکان . (زوزنی ). اِهداء. اضجاع . اهجاع . || مطمئن کردن . (زمخشری ). || آرام کردن . آرام دادن .
-
مهدی
لغتنامه دهخدا
مهدی . [م ُ دا ] (ع ص ) هدیه فرستاده شده . پیشکش شده . (ناظم الاطباء). هدیه داده شده . هدیه آورده . رجوع به اهداء شود.
-
ژروه
لغتنامه دهخدا
ژروه . [ ژِرْ وِ ] (اِخ ) (سن ...) نام کلیسائی به پاریس بدانسوی هتل دوویل . این کلیسا از قرن ششم میلادی برپاست و به «ژروه » و «پروته » دو برادر شهید اهداء شده است .
-
مهدی
لغتنامه دهخدا
مهدی . [ م ُ ] (ع ص ) هدیه کننده . اهداکننده . پیشکش کننده : واجب است که تحف و هدایا مناسب متحف و مهدی باشد. (تجارب السلف ). رجوع به اِهْداء شود.
-
ژروه و پروته
لغتنامه دهخدا
ژروه و پروته . [ ژِرْ وِ وَ پْرُ / پ ُ رُ ت ِ ] (اِخ ) نام دو برادر مسیحی که در زمان امپراطوری نِرُن در شهر میلان به شهادت رسیدند. ذکرانشان 19 ژوئن است و کلیسای سن ژروه بدیشان اهداء شده است .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن احمد جیلانی . معاصر سلطان محمد فاتح . او راست : تاریخ ایاصوفیا که هنگام فتح آن را از یونانی بفارسی ترجمه و بمحمد اهداء کرده است و آن کتاب را نعمةاﷲبن احمد از فارسی بترکی برده است . (کشف الظنون ).
-
ادناء
لغتنامه دهخدا
ادناء. [ اَ ن َءْ ] (ع ص ) قوزپشت . گوژپشت . (صراح ): رجل ٌ اَدْنَاء؛ مرد گوژپشت . (منتهی الارب ). اَجْنَاء. اَحْدَب . اَهْدَاء. || تَیْس ٌ اَدْنَاء؛ سُرودوتاشده . (مهذب الاسماء). مؤنث : دَنْأی ̍.
-
اسدا
لغتنامه دهخدا
اسدا. [ اَ س َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمد مؤمن معروف به ابن خاتون . از علمای قرن یازدهم هجری . عده ٔ بسیار از کتاب های خود را وی بکتابخانه ٔآستانه ٔ رضویه بسال 1067 هَ .ق . اهداء کرده است .