کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انوف
لغتنامه دهخدا
انوف . [ اَ ] (ع ص ، اِ) کسی که ارتکاب کارهای پست را ناپسند دارد و بکارهای زشت و ناشایست تن درندهد. (از اقرب الموارد). || زنی که ننگ دارد از چیز بی خیر. (ازاقرب الموارد) (آنندراج ). || زن خوشبوی بینی . (مهذب الاسماء). زن خوش نفس از بینی . (آنندراج ).
-
انوف
لغتنامه دهخدا
انوف . [ اُ] (ع اِ) ج ِ انف . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بینی . (غیاث اللغات ). رجوع به انف شود.
-
جستوجو در متن
-
آناف
لغتنامه دهخدا
آناف . (ع اِ) ج ِ انف ، مثل اُنوف و آنُف .
-
کانعة
لغتنامه دهخدا
کانعة. [ ن ِ ع َ ] (ع ص )مؤنث کانع. ج ، کوانع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).انوف کانعة: بینی های بروی چسبیده . (ناظم الاطباء).
-
کاظمة
لغتنامه دهخدا
کاظمة. [ ظِ م َ ] (اِخ ) موضعی است به بادیه . (منتهی الارب ). سرزمینی است کنار دریا در راه بحرین از بصره . بین آن و بصره دو منزل راه است . چاههای فراوان دارد و آب آن خوردنی است و چشمه های آن آشکار است و اکثر شاعران یاد آن کرده اند:یا حبّذاالبرق من اک...
-
یباب
لغتنامه دهخدا
یباب . [ ی َ ] (ع ص ) ویران : زمین یباب ؛ خراب . ارض یباب ؛ زمین خراب . (از اقرب الموارد). گویند یباب خراب و از اتباع نیست چنانکه در صحاح و اساس آمده است و هم گویند «دارهُم خراب یباب ؛ لاحارس و لاباب ». و حوض یباب ؛ حوض بی آب و تهی . از سخن جوهری چنی...
-
انف
لغتنامه دهخدا
انف . [ اَ ] (ع اِ) بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن جرجانی ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ). منخر. (از اقرب الموارد). معطس . دماغ . (یادداشت مؤلف ). ج ، آناف ، اُنوف ، آنُف (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (...
-
حبیب
لغتنامه دهخدا
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن اوس بن حارث مکنی به ابوتمام . نجاشی (متوفی 450 هَ . ق .) در رجال خود او را یاد کرده گوید: امامی بود و امامان را تا ابوجعفر ثانی که معاصر وی بوده مدح کرده است . جاحظ در کتاب حیوان گوید: ابوتمام از رؤساء رافضه است . حسن بن دا...