کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انمال
لغتنامه دهخدا
انمال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَمِل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به نمل شود.
-
انمال
لغتنامه دهخدا
انمال . [ اِ ] (ع مص ) نمامی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). سخن چینی نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). منمل نعت است از آن . (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
نمل
لغتنامه دهخدا
نمل . [ ن َ م ِ ] (ع ص ) سخن چین . (منتهی الارب ) (از متن اللغة). نمام . (اقرب الموارد). ج ، انمال . || فرس نمل ؛ اسب که به یک جا نایستد، و کذا: فرس نمل القوائم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه آرام نگیرد بر یک جا. (مهذب الاسماء). || رجل نمل ...