کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انفتات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انفتات
لغتنامه دهخدا
انفتات . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) ریزه شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انکسار. (از اقرب الموارد). خرد و مرد شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادرزوزنی ). ریزیدن . ریزه ریزه شدن . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
انحساف
لغتنامه دهخدا
انحساف . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) ریزه ریزه شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انفتات . (از اقرب الموارد).
-
منفت
لغتنامه دهخدا
منفت . [ م ُ ف َت ت ] (ع ص ) ریزه شونده و ریزه ریزه . (آنندراج ). ریزه ریزه شده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انفتات شود.
-
خردمرد شدن
لغتنامه دهخدا
خردمرد شدن . [ خ ُ م ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه شدن : تهتّم ؛ خردمرد شدن دندان . (تاج المصادر بیهقی ). انفتات ؛ خردمرد شدن . (زوزنی ). تکسیر؛ خردمرد شدن . (تاج المصادر بیهقی ).