کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انعدام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انعدام
لغتنامه دهخدا
انعدام . [اِ ع ِ ] (ع مص ) معدوم شدن و نیست شدن . (ناظم الاطباء) . || (اِمص ) نابودشدگی . (ناظم الاطباء). و رجوع به منتهی الارب شود.
-
جستوجو در متن
-
مشروحاً
لغتنامه دهخدا
مشروحاً. [ م َ حَن ْ ] (ع ق ) با دقت و تفصیل بیان شده . (ناظم الاطباء). به شرح . مفصلاً : و حقایق آن حال و رفتن امام قلی خان بدان صوب ... و انعدام فرنگیه و پرتکالیه از آن ملک مشروحاً در سال آینده مرقوم قلم وقایع رقم خواهد شد. (عالم آرا چ امیرکبیر ج 2...
-
انقراض
لغتنامه دهخدا
انقراض . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) رفتن و درگذشتن ، یقال انقرض القوم ؛ اذا درجوا و لم یبق منهم احد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بریده شدن . به آخر رسیدن مدت . (آنندراج ). به آخر رسیدن . (ترجمان القرآن جرجانی ). سپری شدن . (تاج المصادر ب...
-
جاحظیة
لغتنامه دهخدا
جاحظیة. [ ح ِ ظی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از معتزله اصحاب عمروبن بحر الجاحظ بودند که میگفتند همه ٔ معارف ضروریست و در هیچیک از ما بندگان خدای اراده نیست و اراده ٔ بندگان در اعمال عدم لهو باشد و به آنچه میکند دانا باشد و سهو از خود دور دارد. اما ارادتی که...
-
نایافت
لغتنامه دهخدا
نایافت . (ن مف مرکب ) چیزی که یافته نشود و حاصل ندارد. معدوم . (انجمن آرا) (آنندراج ). هر چیز که پیدا نشود و یافت نگردد. (فرهنگ خطی ). نایافتنی . ممتنعالحصول : به نایافت رنجه مکن خویشتن که تیمار جان باشد و رنج تن . فردوسی .در خراسان قحط بود و علف و ن...
-
ناچیز شدن
لغتنامه دهخدا
ناچیز شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از اهمیت افتادن . از رواج و رونق افتادن . خوار شدن . کم شدن . کاستن : اسلام عزیز گشت و کفر ناچیز شد. (تاریخ سیستان ). || باطل شدن . محو شدن . گم و نابود و فراموش شدن . مدروس شدن . بی ارزش و بی اثر گشتن : یارب چه دل ا...
-
رکوع
لغتنامه دهخدا
رکوع . [ رُ ] (ع مص ) بر روی افتادن از پیری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). منحنی شدن از پیری . (از اقرب الموارد). || دو تو شدن . (دهار). پشت خم دادن . (ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53) (المصادر زوزنی ). انحناء. (تاج المصادر بیهقی ). پشت خ...
-
باطل
لغتنامه دهخدا
باطل . [ طِ ] (ع ص ) مقابل حق . (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ، اباطیل . دروغ . نادرست . (مهذب الاسماء) (لغات قرآن جرجانی ). خُزَعبیل . (منتهی الارب ). خزعبل . (منتهی الارب ). چیزی که پس ازتفحص و تحقیق دانسته شود که حقیقت و ثباتی ندا...
-
ذوالقدر
لغتنامه دهخدا
ذوالقدر. [ ] (اِخ ) (علاءالدوله ) «گفتار در بیان جشن فرمودن شاه گیتی فروز در روز نوروز و توجه نمودن جهة دفع شر علاءالدوله ذوالقدر به مساعدت بخت فیروز».... پادشاه آفاق [ شاه اسماعیل ] ازیورت قشلاق بیرون خرامیده در مرغزاری که عذوبت آبش خاصیت چشمه ٔ تسن...
-
دندان
لغتنامه دهخدا
دندان . [ دَ ] (اِ) سن . (ترجمان القرآن ) (از برهان ) . هر یک از ساختمان های سخت استخوانی که در دو فک بالا و پایین مهره داران (یا در بسیاری از مهره داران پست ) در سایر استخوانهای جدار دهان یا حلق جایگزین اند و برای گرفتن و جویدن غذا و نیز به عنوان سل...